بازده مورد انتظار سهام بازده مورد انتظار ابزارهای مالی عمده بازده سالانه مورد انتظار

27.02.2018

بر اساس سود، بر اساس داده های پیش بینی محاسبه می شود. این یک شاخص است که محاسبه آن در چندین مرحله انجام می شود:

قیمت دارایی در نرخ بدون ریسک (میانگین بازار) ضرب می شود. به ویژه، این ممکن است نرخ بازده دارایی های بدهی دولت (اوراق قرضه) باشد.

از پارامتر بازده تاریخی اوراق قرضه دولتی بلندمدت، پارامتر تاریخی میانگین بازدهی بازار کسر می شود (بزرگترین شاخص بازار را می توان به عنوان مبنا در نظر گرفت).

برای محافظت از خود در برابر خطرات، ابتدا باید قبل از سرمایه گذاری خود را در مورد یک پروژه املاک و مستغلات آگاه کنید. در واقع، قبل از سرمایه گذاری اخیر در این صندوق ها باید هوشیار باشید. با این حال، نتایج به دست آمده تا کنون کاملا دلگرم کننده است.

خدمات مدیریت دارایی ما شامل مدیریت پورتفولیو برای صندوق های سرمایه گذاری و مشتریان نهادی سوئیسی و غیر سوئیسی و همچنین مدیریت دارایی برای مشتریان خصوصی است. استراتژی های سرمایه گذاری را می توان با توجه به نیازهای فردی سرمایه گذار توسعه داد. پیامدهای این نظریه مدرن پرتفوی بسیار مثمر ثمر است - به ویژه از نظر ساختار بهینه محصولات سرمایه گذاری. هدف جاه طلبانه ما اجرای استراتژی های سرمایه گذاری است که موفقیت پایدار را از طریق رعایت دقیق قوانین ریسک - با شرایط معقول تضمین می کند.

شاخص های به دست آمده در مرحله اول و دوم جمع می شوند.

عدد نهایی در ضریب بتای ابزار مالی ضرب می شود.

درآمد مورد انتظار آینده- ، که شرکت می تواند در آینده برای یک دارایی خاص دریافت کند. نام انگلیسی - بازگشت مورد انتظار آینده. مترادف - درآمد مورد انتظار.

درآمد مورد انتظار آینده: ماهیت، ساختار محاسبه

(شرکت ها) - شاخص اصلی سرمایه گذاری و فعالیت مالی. در واقع، این پاداش شرکت برای وجوه سرمایه گذاری شده در دارایی های خاص است. در این مورد، درآمد آتی را می توان از گروهی از منابع تشکیل داد:

این به خوبی شناخته شده است و باید مسلم تلقی شود: بازده مورد انتظار ارتباط نزدیکی با نوسانات ارزش دارد. هر چه بازده مورد انتظار بیشتر باشد، خطر نوسانات ارزش بیشتر است. فقط مدیریت صحیح ریسک منجر به موفقیت می شود. هر کسی که خواهان درآمد پایدار است، در یک سبد درآمد ثابت متنوع سرمایه گذاری می کند. او با شانس کمی برای افزایش سرمایه درآمد ثابتی به دست می آورد. کسانی که ارزش بیشتری برای افزایش ثروت بلندمدت قائل هستند در سهام سرمایه گذاری می کنند.

عملکرد بالاتری که می توان انتظار داشت به اندازه کافی ثابت شده است. قیمتی که باید برای بازده بالقوه جذاب تر سرمایه گذاری های دارایی پرداخت شود، ریسک نوسانات مرتبط با چنین سرمایه گذاری هایی است. تنها سرمایه‌گذاری که با حوصله و به درستی سبد سهام خود را متنوع می‌کند، می‌تواند از سود سرمایه بهره مند شود. در طول یک مصاحبه شخصی عمیق، نسبت وزنی بین درآمد و سود سرمایه را تعیین می کنیم که به بهترین وجه با شرایط شما سازگار است.

دریافت‌های مالی که ماهیت دوره‌ای دارند و سود جاری نامیده می‌شوند.

کاهش (افزایش) در قیمت بازار دارایی ها که کاهش (افزایش) سرمایه را تضمین می کند.

سود جاری که شرکت دریافت می کند ممکن است به صورت بهره، اجاره یا سود سهام باشد.

کاهش یا افزایش قیمت پولی سرمایه با در نظر گرفتن تغییرات قیمت بازار آن شکل می گیرد. در عین حال، افزایش سرمایه مقداری است که به شما امکان می دهد تعیین کنید چقدر سود حاصل از فروش سرمایه گذاری ها از قیمت اصلی آنها بیشتر است. کاهش ارزش مالی سرمایه با مقداری تعیین می شود که قیمت فروش سرمایه گذاری کمتر از قیمت خرید اصلی آن باشد.

در این صورت موفقیت زمانی امکان پذیر است که یک استراتژی فردی بهینه شده توسط مدیران پول با تجربه به خصوص اجرا شود که سبد را به گونه ای می سازند که دقیقاً با نیازهای سرمایه گذار مطابقت داشته باشد. سرمایه گذاری موفق ربطی به سرمایه گذاری مد ندارد.

تفسیر آلفا جنسن

بنابراین می توان گفت که صندوق سرمایه گذاری که در مدت یک سال به بازدهی 20 درصدی دست یابد، سود بیشتری دارد، اما با مطالعه دقیق تر همه اینها، آیا چنین سودآوری تا این حد جالب است؟ هدف این مدل مقایسه عملکرد یک پرتفوی در برابر پرتفوی مورد انتظار با توجه به مدل ارزیابی دارایی های مالی است. این ریسک پرتفوی است. عملکرد آن کمتر از آن چیزی است که باید با خطرات مرتبط باشد.

یک نکته مهم ارزیابی سود مورد انتظار آتی است. مدیر باید بتواند بازده احتمالی سرمایه گذاری در دارایی ها را پیش بینی کند و نرخ بازده مورد انتظار را به درستی محاسبه کند. این یکی از نکات کلیدی برای پیش بینی آینده است.

بنابراین، برای تخمین درآمد مورد انتظار آتی (در حالت کلی)، روش احتمال آماری مناسب است. به عنوان یک قاعده، (r) یک پارامتر متوسط ​​از سود احتمالی از یک سرمایه گذاری خاص (سرمایه گذاری) است. در این حالت خود وزن دهی با استفاده از احتمال آماری محاسبه می شود. از نظر ریاضی به این صورت است:

زیرا سرمایه گذاران مایلند ریسک بیشتری نسبت به بازده مورد انتظار بالاتر بپذیرند. به طور متقارن، سرمایه‌گذاری که می‌خواهد عملکرد پرتفوی خود را بهبود بخشد، باید قبول کند که ریسک بیشتری را بپذیرد. رفتار ریسک نیز به مقداری که باید پس انداز شود بستگی دارد. اگر میزان پس انداز زیاد باشد، سرمایه گذار می تواند بخشی از کل مبلغ را به سرمایه گذاری های پرریسک اختصاص دهد. از سوی دیگر، اگر نرخ پس انداز پایین باشد، سرمایه گذاری های کم بازده اما مطمئن ترجیح داده می شود.

نوسانات یک عنصر مهم ارزیابی ریسک است. نوسانات بالا به این معنی است که قیمت به طور قابل توجهی نوسان می کند و بنابراین ریسک ارزش مهم است. نوسانات قیمت سهام بیشتر از اوراق قرضه است. اما مطالعات آماری نیز نشان می دهد که زمان باعث کاهش نوسانات سهام می شود. در نتیجه نگهداری طولانی مدت خطر را کاهش می دهد.

در فرمول بالا، ri بازده احتمالی سرمایه گذاری، pi بازده آماری سرمایه گذاری، و n تعداد بازده احتمالی است.

با مدیریت مؤثر سرمایه، مدیر نه تنها باید پارامترهای واقعی تراکنش های انجام شده را محاسبه کند، بلکه باید نتایج معاملات بالقوه را نیز پیش بینی کند. راهنمای اصلی این نوع پیش‌بینی، جریان‌های مالی در آینده است که ظاهر آن در مورد یکی از گزینه‌های افزایش سرمایه یا سرمایه‌گذاری انتظار می‌رود. در عین حال، سهام ابزار اصلی سرمایه گذاری است. وظیفه شرکت، مدیریت آن و بخش های مربوطه محاسبه صحیح درآمد مورد انتظار آینده هر یک از ابزارها است.

این تفاوت بین بازده اوراق قرضه دولتی و بازده سرمایه گذاری پرریسک تر مانند اوراق قرضه شرکتی یا سهام است. به عبارت دیگر، این یک پاداش اضافی است که به سرمایه گذار برای موافقت با خرید این اوراق یا سهام و عدم پذیره نویسی اوراق قرضه دولتی پیشنهاد می شود.

قیمت اوراق قرضه با اشاره مستقیم به قیمت اوراق قرضه دولتی مقایسه می شود. این همیشه بالاتر است زیرا خطر نکول توسط وام گیرنده بیشتر است. اگر سرمایه گذار بخواهد اوراق قرضه خود را زودتر از موعد بفروشد، قیمتی که دریافت می کند با تحول نرخ بهره مرتبط خواهد بود. اگر نرخ ها افزایش یابد، اوراق قرضه هنگام فروخته شدن تا سررسید ارزش خود را از دست می دهد، زیرا بازدهی کمتری نسبت به اوراق جدید ارائه می دهد.

بازده مورد انتظار آتی اوراق بهادار

اوراق بدهی یکی از قابل پیش بینی ترین ابزارهای سرمایه گذاری است. این به دلیل این واقعیت است که به طور منظم درآمد ثابت (ثابت) پرداخت می کند. در نتیجه، برنامه ریزی جریان های مالی و محاسبه سود مورد انتظار برای یک شرکت آسان تر است. به طور کلی، داشتن اوراق قرضه می تواند دو نوع درآمد ایجاد کند:

در مورد سهام، به طور سنتی به دلیل ریسک بالاتری که نشان می‌دهند، در بلندمدت کارآمدتر از اوراق قرضه هستند. هرچه شرکت پیچیده‌تر باشد، شک و تردید بیشتری در بازپرداخت وام‌های خود یا کسب سود خواهد داشت، قیمت اوراق منتشر شده کاهش می‌یابد و قیمت سهام آن پایین‌تر می‌رود.

در واقع، یک تحلیل تاریخی از عملکرد سهام در ایالات متحده نشان می دهد که بازده واقعی سالانه تعدیل شده بر اساس تورم بین 6.5 تا 7 درصد است. بسیار بیشتر از بازده اوراق قرضه دولتی بلندمدت است. اختلاف 4.9 امتیاز، حق بیمه ریسک است.

- اولین مورد فعلی است.این به شکل پرداخت کوپن است که یک بار در سال (سه ماهه) انجام می شود.

- دوم - با حروف بزرگ،یعنی ناشی از افزایش قیمت بازخرید اوراق بدهی نسبت به قیمت خرید ابزار.

اوراق بدهی که به شما امکان دریافت دو نوع سود را می دهد، کوپن نامیده می شود. به گفته آنها، شما می توانید شاخص های بازدهی را به طور دقیق محاسبه کنید که یکی از آنها نرخ کوپن (سود) است. می توان از آن برای تعیین نسبت درصد سالانه (کوپن) به قیمت اسمی (اسمی) اوراق استفاده کرد. محاسبه با تقسیم کل درآمد کوپن آماده بر قیمت اسمی اوراق بدهی انجام می شود.

اگر همانطور که تحقیقات تقریباً دو قرن انجام داده است، بازده سالانه سهام و اوراق قرضه را مقایسه کنیم، تفاوت بیشتری بین بهترین و بدترین بازده سهام نسبت به بهترین و بدترین بازده مشاهده می کنیم. بازده اوراق قرضه این امر تأیید می کند که سهام نسبت به اوراق قرضه سودآورتر و ریسک پذیرتر هستند.

مطالعات مختلف به دنبال اثبات این موضوع بوده اند که سهام در بلندمدت ریسک بیشتری نسبت به اوراق قرضه ندارند، اگرچه بازدهی بسیار بهتری ارائه می دهند. اصل این است که سال های خوب، سال های بد را جبران می کند. در بلندمدت، سهام ریسک بیشتری از اوراق قرضه نخواهد داشت و حتی برای محافظه‌کارترین سرمایه‌گذاران نیز می‌تواند مناسب باشد.

به عنوان مثال، برای یک اوراق بدهی با ارزش اسمی پنج هزار روبل، پرداخت درآمد کوپن به مبلغ 1000 روبل ضمنی است. در نتیجه نرخ کوپن 20 درصد در سال خواهد بود. در واقع این پارامتر با سودآوری واقعی اوراق بدهی فاصله زیادی دارد. در اینجا چند دلیل وجود دارد:

اولاً ، به شما امکان می دهد فقط یک نوع سود ، یعنی دریافت پرداخت های کوپن را در نظر بگیرید.
- ثانیاً، در مخرج فرمول محاسبه، نه تنها سرمایه گذاری اولیه (هزینه خرید)، بلکه ارزش اسمی اوراق بدهی، یعنی مقدار بدهی قابل بازگشت نیز قابل مشاهده است.

بهترین راه داشتن پورتفولیوی متنوع است. این امر سطح ریسک و احتمالاً میانگین بازده مورد انتظار را نیز کاهش می دهد، اما به ما این امکان را می دهد که از نظر سود بالاتر باشیم و در عین حال "سطح ریسک گریزی" را حفظ کنیم. مطالعات متعدد نشان داده اند که احتمال کسب سود با طول مدت سرمایه گذاری افزایش می یابد و تمدید دوره سرمایه گذاری خطر زیان را کاهش می دهد، حتی اگر این طولانی شدن ممکن است شانس سود را نیز کاهش دهد. به خصوص بالا این مشاهدات تا چه اندازه قابل اعتماد هستند، باید توجه داشت که بر اساس آمارهای اتخاذ شده در میان مدت و بلندمدت بوده که به هیچ وجه به ما اجازه نمی دهد نتایج آتی را فرض کنیم.

اعلام نرخ سود کوپن در دوره انتشار اوراق بدهی صورت می گیرد. این پارامتر برای محاسبه مقدار مطلق پرداخت های کوپن به پول ملی (روبل) مورد نیاز است.

به عنوان مثال، اعلام موضوع حاکی از آن است که نرخ کوپن اوراق 18 درصد است. این بدان معنی است که هر ساله دارنده یک اوراق بدهی سود اضافی به مبلغ 1.8 هزار روبل دریافت می کند. برای به دست آوردن اطلاعات دقیق تر در مورد بازده فعلی، باید درآمد کوپن سالانه را بر هزینه خرید اوراق بدهی تقسیم کرد.

مطلب قبلی: مقاله بعدی. . هر سرمایه‌گذاری طبیعتاً حداکثر بازده را می‌خواهد. با این حال، برای دستیابی به بازده بالا، همیشه باید ریسک کنید. همه حاضر نیستند یک بازگشت منفی احتمالی را بپذیرند. نرخ دولتی امن ترین پناهگاه برای سرمایه گذاری در نظر گرفته می شود. با این حال، بازده آنقدر پایین است که به سختی می تواند تورم مورد انتظار را جبران کند و هر بازدهی بالاتر، جبران ریسک است. سرمایه گذار باید ارزیابی کند که آیا "او" برای جبران ریسک کافی است یا خیر.

هر چه ریسک سرمایه گذاری بیشتر باشد، نرخی که متقاضی باید برای متقاعد کردن سرمایه گذاران ارائه دهد، بالاتر خواهد بود. یک سرمایه گذار باید همیشه از خود بپرسد که برای بازدهی بالاتر چقدر ریسک پذیر است. در این مورد، مهم است که بررسی کنید آیا آمادگی پذیرش ضررهای میانی را دارید یا خیر. در این بین، سرمایه‌گذار ارزیابی می‌کند که آیا می‌خواهد از ضرر هر سرمایه یا کل پرتفوی جلوگیری کند. یک عامل مهم در سنجش ریسک اشتها، افق سرمایه گذاری است.

بنابراین، اگر یک اوراق قرضه 1000 روبلی دارای کوپن 20٪ باشد و به قیمت 900 روبل خریداری شده باشد، سودآوری فعلی آن (برای سال) 22.22٪ خواهد بود. در اینجا، تفاوت اصلی با نرخ کوپن، حسابداری دقیق تر سرمایه گذاری اولیه سرمایه گذار است. اما درآمد فعلی یک نقطه ضعف مهم دارد - نمی توان از آن برای تجزیه و تحلیل سود سرمایه ای استفاده کرد، بنابراین نمی توان از آن هنگام مقایسه سرمایه گذاری های مختلف استفاده کرد.

هنگام تعیین افق سرمایه گذاری، سرمایه گذار بررسی می کند که چه زمانی سرمایه گذار می خواهد بداند چه بخشی از پرتفوی خود را دارد. هر چه افق سرمایه گذاری طولانی تر باشد، احتمال اینکه "ریسک" با بازده بالاتری پاداش داده شود، بیشتر می شود. هر چه افق کوتاه تر باشد، سرمایه گذار بیشتر، پایین تر را انتخاب می کند.

این سه بعد بر یکدیگر تأثیر می گذارند: قاعده کلی این است که هر چه سرمایه گذار انتظار بازگشت سرمایه خود را بیشتر کند، باید ریسک بیشتری داشته باشد، اما به طور کلی، ریسک بالاتر فوراً جبران نمی شود. طی چندین سال در حال گسترش بوده است.

برای رفع تمام کاستی های محاسبات، مطلوب است که میانگین بازدهی برای کل دوره نگهداری اوراق بدهی محاسبه شود. این شامل درآمد مورد انتظار آینده است. در اینجا، یک رویکرد کاملاً متفاوت برای محاسبه استفاده می‌شود، یعنی محاسبه پارامتر سودآوری (بازده) اوراق بدهی تا سررسید. برای محاسبه، باید داده های زیر را داشته باشید - برای دانستن اندازه کوپن، هزینه اوراق بهادار بدهی (که برای آن خریداری شده است)، دارایی، و غیره. علاوه بر این، برای محاسبه، باید مدت زمانی را که ابزار در دست سرمایه گذار خواهد بود، در نظر بگیرید. اگر این مدت برابر با مدت خود اوراق بدهی باشد، می توانید درآمدی برابر با ارزش اسمی دارایی کسب کنید. در غیر این صورت، قیمتی که اوراق در پایان دوره نگهداری به فروش می رسد باید پیش بینی شود.

علاوه بر این، ریسک بسیار زیاد نیز می‌تواند منجر به از دست دادن بخشی یا کل مبلغ سرمایه‌گذاری شده شود، بنابراین توزیع مبلغ سرمایه‌گذاری شده مهم است. سرمایه گذاری در دنیای مالی نیز نامیده می شود. وقتی سرمایه‌گذار نیازهای خود را بشناسد و بسته به آن نیازها، سه اندازه‌گیری سرمایه‌گذاری را تکمیل کند، می‌تواند شروع به ثروت‌سازی کند. اولین قدم در این مسیر باید ایجاد یک ذخیره حداقلی باشد که همیشه می توان به راحتی درخواست کرد. سپس سرمایه گذار می تواند با توجه به پروژه های مختلفی که می خواهد به آن دست یابد، شروع به ساخت دارایی های خود کند.

بنابراین، مشکل محاسبه درآمد مورد انتظار آتی (متوسط ​​ارزش) به محاسبه نرخ بازده داخلی که توسط جریان مالی ایجاد می شود کاهش می یابد. سود حاصل از افزایش سرمایه معمولاً به آخرین پرداخت در پایان دوره اشاره دارد. در واقع، پارامتر به دست آمده نشان دهنده سودآوری تا سررسید است.

در این مورد، ممکن است سازماندهی پس‌اندازهای بازنشستگی پیش از موعد برای اطمینان از حفظ همان استاندارد زندگی در سن بازنشستگی مفید باشد. هنگامی که یک سرمایه گذار شروع به ساختن ثروت خود می کند، طبیعتاً باید آن ثروت را نیز مدیریت کند. با توجه به تعادل شخصی بین "بازده مطلوب"، "ریسک پذیری" و "زمان در دسترس"، "سرمایه گذار مورد خاص را انتخاب می کند". برای اطلاعات بیشتر در مورد مدیریت پول سرمایه گذار.

برای اطلاعات بیشتر،. همانطور که قبلاً برای بیمه عمر و سرمایه گذاری املاک انجام داده ایم، هدف کمک به شما برای درک سودآورترین و مؤثرترین سرمایه گذاری است. برای انتخاب بین سرمایه گذاری های مختلف، از ابزارهای مقایسه نرخ بازده داخلی و ارزش فعلی خالص ارائه شده در این مقاله دیگر استفاده خواهیم کرد.

اگر محاسبه برای اوراق قرضه با کوپن صفر (به عنوان مثال، با اوراق بهادار بدهی تخفیف یا کوپن صفر) انجام شود، پس از آن درآمد به دلیل تفاوت بین دو پارامتر کلیدی - خرید و فروش - تشکیل می شود. اغلب، چنین اوراق بهادار با تخفیف خاص (تخفیف) خریداری می شود و به قیمت اسمی فروخته می شود. برای این نوع ابزار، مفاهیمی مانند بازده فعلی یا کوپن به هیچ وجه قابل استفاده نیستند. در عین حال، نوع کامل سودآوری تنها جزء دوم، یعنی سود سرمایه را شامل می شود.

همه شبیه سازی ها با "برنامه" ما انجام می شود که به شما امکان می دهد شبیه سازی های خود و همه شبیه سازی های خود را به صورت آنلاین پیاده سازی کنید. برای یک فرضیه کاری، در نظر خواهیم گرفت.

  • اجاره 4.5 درصد است.
  • تجدید ارزیابی سالانه اجاره بها به میزان 2 درصد.
کادر "نرخ بازده مورد انتظار چنین سرمایه گذاری در 20 سال" آیتم بسیار مهمی است که هدف آن پیش بینی ارزش فروش مجدد یک ساختمان در 20 سال آینده است.

بیش از 100 بانک را مقایسه کنید تا بهترین نرخ را برای وام مسکن یا تجدیدنظر خود بیابید. در نهایت، قیمت فروش مجدد نیز یک عنصر اساسی از سودآوری یک ساختمان است. این ارزیابی برای بسیاری در غنی سازی سرمایه گذار است. قیمت واقعی یک ساختمان در پایان 20 سال سوال واقعی است. آیا ساختمان همچنان استاندارد را رعایت می کند؟ آیا اپراتور اجاره تجاری را ادامه خواهد داد؟ چه کسی هزینه تعمیرات را پرداخت می کند؟

روش محاسبه چنین اوراق بدهی بهتر است در مورد دارایی های بلندمدت با سررسید یک سال یا بیشتر در نظر گرفته شود. پارامتر بازده در این مورد نرخ بهره مرکب است. به عنوان مثال، یک اوراق بدهی کوپن صفر 2 ساله با قیمت اسمی 10000 روبل به قیمت 80 فروخته می شود. در نتیجه کل سود در پایان سال دوم 10000 روبل خواهد بود - 8000 = 2000 روبل. در این حالت، درآمد مورد انتظار آتی را می توان از معادله محاسبه کرد:

8000 = 10000 / (1+YTM) 2

در صورت اعمال این فرمول، اندیکاتور YTM 11.8 درصد است. به عبارت دیگر، اگر 8000 روبل را با 11.8 درصد سپرده گذاری کنید، در عرض دو سال می توانید (8000* (1+0.118) 2 را دریافت کنید.

در مورد بازده آتی مورد انتظار اوراق قرضه دائمی، می توان آن را با تقسیم کل مبلغ کوپن پرداختی (در هر سال) و قیمت خرید اوراق بدهی محاسبه کرد.

محاسبه سهام دشوارتر است، زیرا محاسبه بازده مورد انتظار آنها کار بسیار دشواری است (این پارامتر ناشناخته است). ساده ترین راه تسویه برای سهام ممتاز است که زودتر از دارایی های عادی پرداخت می شود. در این صورت، محاسبه خود با تقسیم مبلغ سود مورد انتظار بر بهای تمام شده سهم خریداری شده انجام می شود.

در مورد سهام عادی، پیش‌بینی سود سهام آتی کار دشواری است. به عنوان یک قاعده، مدل رشد منظم (ثابت) - گوردون برای محاسبه استفاده می شود. این نرخ رشد ثابتی از میزان پرداخت سود سهام پرداخت شده در اوراق بهادار را در نظر می گیرد. در این صورت بازده مورد انتظار دارایی به صورت زیر محاسبه می شود:


مدیریت مؤثر پول مستلزم توانایی مدیر نه تنها برای محاسبه عملکرد واقعی تراکنش‌هایی است که قبلاً انجام شده است، بلکه (بیش از همه) نتایج معاملات مالی برنامه ریزی شده آینده را پیش بینی کنید. معیار چنین پیش‌بینی‌هایی، جریان‌های نقدی آتی است که انتظار می‌رود از یک روش خاص سرمایه‌گذاری یا افزایش سرمایه ناشی شود. ابزارهای مالی اصلی برای سرمایه گذاری یا کسب سرمایه جدید، اوراق بهادار، در درجه اول سهام و اوراق قرضه است. توانایی تعیین صحیح سودآوری مورد انتظار این ابزارها شرط لازم برای توسعه و توجیه تصمیمات مدیریتی اثربخش است.

اوراق قرضه "قابل پیش بینی" تر هستند زیرا در اکثر موارد درآمد ثابتی را پرداخت می کنند. این امر برنامه ریزی جریان های نقدی آتی و محاسبه بازده مورد انتظار اوراق را آسان تر می کند. در کلی‌ترین حالت، نگهداری اوراق قرضه می‌تواند دو نوع درآمد به همراه داشته باشد - جاری به صورت پرداخت کوپن سالانه و سرمایه‌ای که ناشی از مازاد بر ارزش بازخریدی نسبت به قیمت خرید ابزار است. اوراق قرضه ای که هر دوی این بازده ها را کسب می کنند، اوراق کوپنی نامیده می شوند. چندین شاخص سودآوری را می توان از روی آنها محاسبه کرد. یکی از آنها است بازده کوپن (نرخ)، با نسبت مبلغ کوپن سالانه به ارزش اسمی (ارزش اسمی) اوراق قرضه تعیین می شود:

ج - مبلغ کوپن سالانه;

N ارزش اسمی اوراق قرضه است.

به عنوان مثال، انتظار می رود اوراق قرضه با ارزش اسمی 5000 روبل درآمد کوپن را به مبلغ 1000 روبل سالانه پرداخت کند. در این صورت نرخ کوپن 20% در سال خواهد بود (1/5). این شاخص با بازده واقعی نگهداری اوراق قرضه بسیار فاصله دارد، زیرا اولاً فقط یک نوع درآمد (پرداخت کوپن) را در نظر می گیرد و ثانیاً مخرج فرمول سرمایه گذاری اولیه واقعی (قیمت خرید) را نشان نمی دهد. ، اما ارزش اسمی اوراق قرضه، پس بدهی وجود دارد که باید بازپرداخت شود. نرخ کوپن در زمان انتشار اوراق قرضه اعلام می شود و برای تعیین مقدار مطلق پرداخت های کوپن به روبل است. به عنوان مثال، در اعلامیه قرار دادن وام، گزارش شده است که نرخ کوپن 18٪ برای اوراق قرضه با ارزش اسمی 10 هزار روبل تعیین شده است. این بدان معنی است که هر سال به صاحب یک اوراق قرضه درآمد کوپنی به مبلغ 1.8 هزار روبل (10 * 0.18) پرداخت می شود.

این شاخص به واقعیت نزدیک تر است عملکرد فعلی، به عنوان نسبت پرداخت سالانه کوپن به قیمت خرید اوراق تعریف می شود:

که در آن P قیمت خرید اوراق قرضه (مجموع سرمایه گذاری اولیه) است.

به عنوان مثال، اگر یک اوراق قرضه هزار روبلی با کوپن سالانه 20٪ به قیمت 925 روبل خریداری شود، بازده سالانه فعلی آن 21.62٪ (200 / 925) خواهد بود. تفاوت با نرخ کوپن، حسابداری دقیق تر سرمایه گذاری اولیه است. با این حال، بازده فعلی یک نقطه ضعف دیگر نسبت به شاخص قبلی دارد - این بازده سرمایه گذاری شده را منعکس نمی کند. بنابراین، نمی توان از آن برای مقایسه عملکرد سرمایه گذاری های مختلف نیز استفاده کرد.

به طور دقیق، هر دو شاخص مورد بحث در بالا دارای یک اشکال دیگر هستند - آنها تأثیر بر بازده تعداد پرداخت های کوپن در طول سال را در نظر نمی گیرند. به عنوان یک قاعده، این پرداخت ها 2 بار در سال انجام می شود. دارنده اوراق این فرصت را پیدا می کند که مبلغ کوپن را برای نیمه اول سال مجدداً سرمایه گذاری کند. بنابراین، پرداخت 500 روبل برای هر 6 ماه برای او سود بیشتری نسبت به پرداخت یکباره 1000 روبلی در پایان سال دارد. به نظر می رسد که این تفاوت را می توان به راحتی با وارد کردن پارامتر m در محاسبات - تعداد اقلام تعهدی بهره در سال - در نظر گرفت. در عمل این کار انجام نمی شود - شمارنده فرمول های محاسبه بازده فعلی و کوپن کل مبلغ پرداختی کوپن را برای سال منعکس می کند. از یک سو، این امر از سردرگمی جلوگیری می کند و از سوی دیگر، معرفی تنها یک پارامتر اضافی کل مشکل را حل نمی کند. در واقع، انتقال مکرر درآمد در طول سال باعث ایجاد یک کار کیفی جدید می شود: به جای یک پرداخت واحد، یک جریان نقدی ایجاد می شود. بنابراین، استفاده از فرمول هایی برای محاسبه سود پرداخت های یکباره برای آن اساساً اشتباه است. پیچیدگی بیش از حد دستگاه ریاضی در این مورد نیز با در نظر گرفتن ماهیت تقریبی خود شاخص ها غیر قابل توجیه است.

کامل ترین شاخص، که عمدتاً از سه کاستی ذکر شده در بالا فارغ است، متوسط ​​بازدهی در کل دوره مورد انتظار نگهداری اوراق قرضه است. برای محاسبه آن، از یک رویکرد کیفی متفاوت استفاده می شود: مقدار بازده تا بلوغ(YTM) با توجه به روش مورد بحث در پاراگراف قبل. یک سرمایه گذار بالقوه، علاوه بر داده های شناخته شده از قبل (کوپن، ارزش اسمی، قیمت خرید اوراق قرضه)، باید در مورد دوره ای که در طی آن قصد دارد ابزار را نگه دارد، تصمیم بگیرد. اگر این مدت با مدت خود اوراق قرضه همزمان باشد، می تواند انتظار داشته باشد که در پایان مدت مبلغی برابر با ارزش اسمی دریافت کند. در غیر این صورت، او باید قیمتی را که می توان اوراق قرضه را در پایان دوره نگهداری به فروش رساند، پیش بینی کرد. در هر صورت، مشکل تعیین میانگین بازده مورد انتظار یک اوراق قرضه برای او به محاسبه نرخ بازده داخلی جریان نقدی ایجاد شده توسط آن کاهش می یابد. درآمد حاصل از رشد سرمایه گذاری به آخرین پرداخت در پایان دوره نسبت داده می شود، یعنی ارزش حاصله منعکس کننده بازده تا سررسید خواهد بود.

به عنوان مثال، اوراق قرضه کوپنی سه ساله با ارزش اسمی 3000 روبل با نرخ 92.5 فروخته می شود. یک بار در سال، پرداخت کوپن به مبلغ 750 روبل را فراهم می کند. برای تعیین YTM این ابزار، سرمایه گذار باید ابتدا قیمت خرید خود را با ضرب نرخ در ارزش اسمی تعیین کند: 3000 * 0.925 = 2775 روبل. سپس جریان پرداخت اوراق قرضه را می توان با سری های عددی زیر نشان داد: -2775، 750، 750، 3750. مطابق با فرمول (5.2.2)، بازده تا سررسید، راه حل YTM معادله زیر است:

با استفاده از عملکرد VNDOH در رایانه شخصی، می توانید YTM ≈ 29.08٪ را محاسبه کنید. در همان زمان، نرخ کوپن تنها 25٪ (750 / 3000) خواهد بود و بازده اوراق قرضه فعلی ≈ 27.03٪ (750 / 2775) است. در صورت عدم وجود رایانه یا جداول مالی، می توان یک فرمول ساده شده محاسبه YTM (5.2.3) را اعمال کرد:

فرض کنید سرمایه گذار قرار نیست اوراق قرضه را برای تمام مدت «عمر» خود نگه دارد. در پایان سال دوم، او قصد دارد آن را به قیمت 2990 روبل بفروشد. در این حالت، جریان نقدی به شکل زیر خواهد بود: -2775، 750، 3740 و معادله اولیه برای محاسبه YTM به شکل زیر نوشته می شود:

نرخ بازده داخلی این جریان (و از این رو اوراق قرضه YTM) در این مورد 30.39٪ خواهد بود.

اگر ناشر حق بازخرید زودهنگام (تماس) اوراق قرضه را با قیمت ثابت داشته باشد، ممکن است وضعیت مشابهی ایجاد شود. در این حالت، بازده در زمان برداشت (بازده به تماس، YTC) محاسبه می شود. روش محاسبه آن در مثال قبلی نشان داده شده است: به جای ارزش اسمی اوراق، از قیمت تماس آن استفاده می شود و کل "عمر" ابزار با تعداد سال های باقی مانده تا تاریخ بازخرید احتمالی جایگزین می شود. . از همین اصل برای محاسبه بازده کل مورد انتظار اوراق قرضه قابل تبدیل استفاده می شود که پس از مدت زمان معینی می توان آن را با سهام عادی شرکت صادرکننده مبادله (تبدیل) کرد. به جای قیمت قابل فراخوان، معادله از ارزش تبدیل اوراق قرضه (P C)، برابر با قیمت مورد انتظار بازار سهام عادی ضرب در نرخ تبدیل (k C) استفاده می کند. ارزش نرخ تبدیل توسط ناشر در هنگام اعطای وام تعیین می شود. خود سرمایه گذار باید قیمت بازار آتی یک سهم عادی را که می توان با آن اوراق قرضه مبادله کرد، پیش بینی کند.

برخلاف بازدهی کوپن و فعلی، YTM به تغییرات تعداد پرداخت‌های کوپن در طول سال واکنش نشان می‌دهد. اگر این عدد بیش از یک باشد، لازم است جریان نقدی مورد انتظار تعدیل شود. به عنوان مثال، به جای پرداخت یکباره 750 روبل در سال، صادرکننده تصمیم گرفت هر شش ماه یکبار 375 روبل پرداخت کند. در این صورت جریان نقدی ساختار زیر را خواهد داشت: -2775, 375, 375, 375, 375, 375, 3375. بر این اساس معادله محاسبه YTM تغییر خواهد کرد:

بازده تا سررسید در این مورد ≈ 30.99٪ خواهد بود.

البته نسبت بازده به سررسید ایده آل نیست. به عنوان متوسط ​​نرخ بهره موثر، نوسانات احتمالی بازدهی را در طول دوره نگهداری اوراق «ناراحت می کند». علاوه بر این، فرصت‌های فردی برای سرمایه‌گذاری مجدد درآمد را که سرمایه‌گذاران فردی دارند در نظر نمی‌گیرد: نرخ مؤثر سرمایه‌گذاری مجدد یک بار در طول سال را فرض می‌کند. با این حال، هیچ روش دیگری برای محاسبه بازده هنوز ابداع نشده است که به همان اندازه پاسخگوی هرگونه تغییر در جریان نقدی مورد انتظار باشد. بنابراین، این YTM (و انواع آن YTC) است که بیشترین استفاده را در تجزیه و تحلیل مالی داشته است. نباید فراموش کرد که این شاخص ها چیزی بیش از انواع مفهوم اساسی مالی - نرخ بازده داخلی (IRR) نیستند.

همراه با کوپن، وجود دارد اوراق کوپن صفر(بدون کوپن یا تخفیف). درآمد آنها فقط به دلیل تفاوت بین قیمت خرید و فروش شکل می گیرد. به عنوان یک قاعده، آنها با تخفیف (تخفیف) از قیمت اسمی فروخته می شوند و به ارزش اسمی بازخرید می شوند. مفاهیم کوپن و بازده فعلی به طور کلی برای این ابزارها غیرقابل اجرا هستند: بازده کل آنها فقط شامل دومین جزء - افزایش هزینه سرمایه است. روش محاسبه بازده اوراق قرضه تخفیف کوتاه مدت (به عنوان مثال، GKO) قبلاً بارها در این راهنما در نظر گرفته شده است، بنابراین، در این بند، تنها ابزارهای مالی بلند مدت (با مدت زمان بیش از 1 سال) در نظر گرفته شود. بدیهی است که نرخ بهره مرکب باید معیار بازده این گونه سرمایه گذاری ها باشد. یک مثال را در نظر بگیرید: اوراق قرضه تخفیف دو ساله با ارزش اسمی 10 هزار روبل با نرخ 78 فروخته می شود. بنابراین، کل درآمد تا پایان سال دوم روی آن 2 هزار و 200 روبل (10000) خواهد بود. - 7800). بازده تا سررسید این اوراق را می توان از معادله پیدا کرد:

در اصل، مشکل به تعیین نرخ موثر سالانه پیچیده با استفاده از فرمول (2.2.15) کاهش می یابد. با اعمال این فرمول، YTM = 13.228٪ ((10000 / 7800) 1/2 - 1) را به دست می آوریم. به عبارت دیگر، با قرار دادن 7800 روبل در سپرده بانکی با نرخ مؤثر 13.228٪، در 2 سال می توان مبلغ انباشته شده 10 هزار روبل را از آن برداشت کرد (7800 * (1 + 0.13228) 2). دقیقاً همان نتیجه را می توان با اعمال تابع رایانه VNDOH برای جریان نقدی (7800-، 0، 10000) به دست آورد. با این حال، در این مورد، کار ساده تر از محاسبه YTM اوراق کوپنی است، بنابراین نیازی به پیچیده کردن محاسبات نیست: کافی است فرمول تعیین نرخ موثر را به خاطر بسپارید (2.2.15).

بازگشت مورد انتظار اوراق قرضه دائمی، که برای آن مستمری های دائمی پرداخت می شود، با فرمول محاسبه می شود:

C میزان پرداخت سالانه کوپن است.

P قیمت خرید اوراق قرضه است.

بدیهی است که این شاخص فقط بازده فعلی را منعکس می کند ، زیرا شرایط برای قرار دادن چنین وام هایی برای پرداخت هیچ درآمد دیگری فراهم نمی شود. با این حال، هیچ کس مانع از برنامه ریزی سرمایه گذار برای فروش مجدد اوراق قرضه پس از چند سال نگهداری آن در قیمتی که ممکن است با قیمت خرید متفاوت باشد، نمی شود. در این صورت او قادر به محاسبه بازده تا سررسید این ابزار خواهد بود. به عنوان مثال، با خرید 46 پوند یک کنسول دائمی خزانه داری بریتانیا که سالانه 4 پوند پرداخت می کند، سرمایه گذار می تواند انتظار بازده سالانه 8.696٪ (4/46) داشته باشد. با این حال، اگر طبق "محاسبه" وی، در عرض دو سال بتواند این اوراق را در بازار ثانویه به قیمت 50 پوند بفروشد، بازده آن تا سررسید (به طور دقیق تر، فروش مجدد) باید با حل معادله زیر پیدا شود:

irr (و از این رو بازده تا سررسید اوراق قرضه) این جریان نقدی ≈ 12.78 درصد خواهد بود. با استفاده از فرمول محاسبه تقریبی (5.2.3)، به دست می آوریم:

تفاوت اصلی بین سهام عدم اطمینان در درآمد مورد انتظار از آنها است. از این نظر می توان تشخیص داد سهام ترجیحیسود سهامی که معمولاً از قبل مشخص است و باید قبل از سود سهام عادی پرداخت شود. در واقع سهام ممتاز یک مرحله میانی بین سرمایه خود (سهام عادی) و استقراضی (اوراق قرضه) است. برای تعیین بازده آنها، از فرمولی مشابه فرمول مورد استفاده برای اوراق قرضه دائمی استفاده می شود:

div مقدار سود مورد انتظار برای هر سهم است،

P قیمت خرید سهم است.

همانطور که برای اوراق دائمی، در مورد فروش مجدد برنامه ریزی شده یک سهم در بازار ثانویه، کل بازده مالکیت آن را می توان به عنوان YTM تعیین کرد.

برای سهام عادیپیش بینی ارزش سود سهام آتی مهم ترین و سخت ترین مشکل است. بیشتر اوقات از آن استفاده می شود مدل رشد مداوم(مدل گوردون)، با فرض نرخ رشد ثابت مقدار سود سهام پرداخت شده به ازای هر سهم در آینده قابل پیش بینی. بازده مورد انتظار از نگهداری سهم در این مورد با فرمول زیر ارائه می شود:

، جایی که (5.3.5)

پ- قیمت خرید سهام؛

D0- آخرین سود پرداختی برای سهم؛

D1- انتظار می رود سود سهام در آینده نزدیک پرداخت شود.

gنرخ رشد مورد انتظار سود سهام در آینده است.

به عنوان مثال، یک پیشنهاد سهام عادی در بازار به قیمت هر سهم 250 روبل وجود دارد. مشخص است که سال گذشته آنها سود سهامی به مبلغ 30 روبل به ازای هر سهم پرداخت کردند. پیش بینی می شود که سود سهام به طور پیوسته 2 درصد در سال رشد کند. بازده مورد انتظار سهام عبارت است از:

مطلقاً تمام فرمول های در نظر گرفته شده در این بند بر فرض قطعیت جریان های درآمدی آتی است که به صاحبان اوراق بهادار پرداخت می شود. با این حال، در واقعیت، اطمینان 100٪ تقریباً هرگز وجود ندارد. حتی مطمئن ترین ابزارها (به عنوان مثال، اوراق قرضه دولتی) این خطر را دارند که نتیجه واقعی ممکن است به طور قابل توجهی با نتیجه مورد انتظار متفاوت باشد: تورم بالا می تواند کل درآمد ثابت اوراق قرضه را با وجود عملکرد واضح صادرکننده اوراق قرضه، "تلف" کند. تعهدات اسمی آن بنابراین، در تمام محاسبات مالی باید یک پارامتر مهم دیگر وجود داشته باشد (که عملاً هیچ چیز در پاراگراف های قبلی گفته نشد) که معیار عدم اطمینان مرتبط با امکان به دست آوردن درآمد مورد انتظار را مشخص می کند. در امور مالی به این عدم قطعیت می گویند خطر، که نشان دهنده احتمال به دست آوردن نتیجه ای است که با نتیجه برنامه ریزی شده متفاوت است. از آنجایی که مهم ترین نتیجه هر معامله مالی، دریافت درآمد ناشی از سرمایه گذاری است، میزان ریسک با میزان پراکندگی سودآوری واقعی عملیات حول ارزش مورد انتظار آن شناسایی می شود. هرچه پراکندگی داده ها بیشتر باشد، تراکنش مالی ریسک بیشتری دارد.

با بازگشت به فرمول های فوق، می توان گفت که تمام نتایج به دست آمده با کمک آنها چیزی بیش از برآوردهای ذهنی نیستند. به هر نتیجه ای باید احتمال وقوع آن در آینده اختصاص داده شود. اکثر آنها وجود گزینه ها را فرض می کنند، یعنی نتایج متعددی. بنابراین، لازم است از پیش بینی تک رقمی به مطالعه توزیع احتمال یک رویداد حرکت کنیم. بدون این، به خاطر سپردن فرمول های در نظر گرفته شده به یک تمرین بی معنی تبدیل می شود و تلاش برای اعمال آنها در عمل، خسارت مادی قابل توجهی به سرمایه گذار خواهد داشت.

دی

تحلیلگران معمولاً از روش‌های «سناریو» یا آماری برای تخمین بازده مورد انتظار و ریسک سهام استفاده می‌کنند.

رویکرد va برای ارزش گذاری سهام.

برای تصمیم گیری برای خرید یا فروش سهام، سرمایه گذار به اطلاعاتی در مورد بازده مورد انتظار و نوسانات این بازده ها (خطرات عدم دریافت بازده مورد انتظار) نیاز دارد. دو رویکرد برای ارزیابی بازده مورد انتظار و ریسک یک سهام وجود دارد.

    رویکرد سناریویی

    رویکرد آماری

رویکرد سناریوبر اساس پیش بینی جریان آتی پرداخت ها. ارزش یک سهم با در نظر گرفتن احتمال هر ایالت تابعی از وضعیت اقتصاد در نظر گرفته می شود. برای انجام این کار لازم است عوامل کلان (کل اقتصاد) و عوامل خرد (وضعیت شرکت) مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا توزیع ارزش سهام شرکت برای وضعیت های مختلف اقتصادی به دست آید و ارزیابی شود. احتمال تحقق این حالت نتیجه، محاسبه بازده مورد انتظار، انحراف معیار و کوواریانس بازده سهام شرکت های مورد بررسی است.

با رویکرد آماریهمان داده ها برای سهام از بازده گذشته (سری های زمانی) محاسبه می شود. اگر بازده مشاهده شده گذشته یک پیش بینی بی طرفانه از آینده باشد، آنگاه این دو رویکرد باید مطابقت داشته باشند.

رویکرد سناریویی

هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری، معمولاً ابتدا ریسک سرمایه گذاری را ارزیابی می کند و سپس تعیین می کند که آیا سطح بازده برای جبران ریسک مورد انتظار کافی است یا خیر. ریسک احتمال یک نتیجه نامطلوب است. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار 100 اوراق قرضه دولتی کوتاه مدت با ارزش اسمی 100 و بازدهی 10 درصد برای مبلغ مشخصی خریداری کرد. خرید سهام یک شرکت خوش آتیه به همین مبلغ امکان پذیر است. بازده دقیق این سهام مشخص نیست، اما بازده تخمینی 20 درصد است، با این حال، احتمال عدم دریافت بازده مورد انتظار وجود دارد. به عنوان مثال، شما صاحب اوراق قرضه 10 ساله با کوپن 10 درصد هستید. اگر اوراق قرضه را برای 10 سال کامل نگه دارید، این هلدینگ بازده وعده داده شده را به همراه خواهد داشت. اما در صورت لزوم فروش اوراق در پایان سال سوم، قیمت اوراق به نرخ بهره فعلی بستگی دارد. به نوبه خود، نرخ بهره به وضعیت اقتصاد بستگی دارد: رشد، رکود و غیره. احتمال تحقق این یا آن وضعیت اقتصاد وجود دارد.

نرخ بازده مورد انتظار میانگین وزنی بازده بر اساس ایالت است

ریسک یک سهم، انحراف از بازده مورد انتظار است. معیار ریسک انحراف استاندارد 1 است. انحراف معیار برابر است با جذر واریانس که برابر است

(4.2)

R(س) احتمال تحقق دولت است س, E(r(س)) مقدار میانگین متغیر تصادفی است. انحراف استاندارد معیاری از ریسک است و نشان می دهد که چقدر امکان انحراف از بازده مورد انتظار وجود دارد. انحراف معیار تنها معیار ریسک نیست. در برخی موارد از نیمه پراکندگی برای ارزیابی ریسک استفاده می شود. کوواریانس برای تعیین کمیت تأثیر سایر دارایی های مالی استفاده می شود

یک تخمین کمی خوب، ضریب تغییرات است - نسبت ریسک به بازده، که میزان ریسک در هر واحد بازده را نشان می‌دهد.

(4.4)

مثال 1بر اساس ارزیابی تحلیلگر مالی از بازده دارایی های مالی، بازده مورد انتظار، انحراف معیار، ضریب تغییرات را بیابید.

وضعیت اقتصاد

احتمال

بازده اوراق قرضه شرکتی بر حسب درصد

پروژه 1-

سودآوری

سودآوری

رکود عمیق

کاهش جزئی

رکود

افزایش جزئی

افزایش قوی

تصمیم گیری با استفاده از فرمول (4.1)، بازده مورد انتظار برای اوراق قرضه شرکتی 9.2٪ را پیدا می کنیم.

با استفاده از فرمول (4.2)، انحراف معیار = 0.84٪ را پیدا می کنیم.

با استفاده از فرمول (4.4)، ضریب تغییرات را پیدا می کنیم
= 0.09. پس از انجام محاسبات پروژه های A و B به همین ترتیب، جدول زیر را بدست می آوریم.

جدول 4.1. ارزیابی سودآوری و ریسک دارایی های مالی به تفکیک دولت.

رویکرد آماری.

با یک رویکرد آماری، پیش بینی بازده، ریسک سهام و کوواریانس با سایر سهام از بازده گذشته محاسبه می شود. بازده گذشته یک نمونه تصادفی مستقل از برخی توزیع های پایه است. اینها معمولاً بازده تاریخی هستند که بر اساس قیمت سهام از بازار سهام محاسبه می شوند. تحلیلگر سعی می کند بازده سهام را به طور مستقیم بر روی جمعیت تخمین بزند. برآورد پارامترهای جمعیت عمومی بر اساس نمونه باید بی طرفانه و سازگار باشد. اگر تمام الزامات تئوری برآورد آماری پارامترهای جمعیت عمومی برآورده شود، برآوردهای به دست آمده در این مورد باید با برآوردهای تحلیلگر مالی مطابقت داشته باشد. تخمین بازده مورد انتظار از داده های تاریخی فرض می کند که همه بازده های به دست آمده به یک اندازه محتمل هستند، بنابراین برای نمونه ای با اندازه N، این احتمال
. بازده مورد انتظار داده های بازده تاریخی برای یک دوره معین برای یک دوره برابر با میانگین نمونه است

(4.5)

واریانس باید یک تخمین بی طرفانه باشد زیرا نمونه ای از جامعه برای محاسبه استفاده می شود. پراکندگی با فرمول محاسبه می شود

(4.6)

انحراف معیار (ریسک) برابر با جذر واریانس است.

کوواریانس نمونه با فرمول محاسبه می شود

برای ارزیابی سودآوری و ریسک یک دارایی مالی با استفاده از فرمول های (4.5-4.7)، داشتن یک سری بازده تاریخی (زمانی) ضروری است. 2 بازده بر اساس تغییرات قیمت دارایی های مالی محاسبه می شود.

بازدهی پیوسته و گسسته.

بگذارید برای یک لحظه قبل از
قیمت یک دارایی مالی با مقدار درآمد بهره برابر است
، سپس تغییر قیمت است
. با حل این معادله دیفرانسیل، به دست می آوریم

این عبارت تغییر در قیمت یک دارایی مالی با اقلام تعهدی مستمر بهره را توصیف می کند (1.15). اگر ارزش
، سپس می توانیم از تقریب استفاده کنیم
نتیجه فرمول سود ساده شناخته شده است. از فرمول (4.8) برای دوره بازگشت تی=1 برابر است با


, (4.9)

این بازگشت بازگشت گزارش نامیده می شود. به طور معمول، بازده در بازه های زمانی محاسبه می شود که بر حسب روز بیان می شود. آن را فرض خواهیم کرد تی فقط برابر است با تعداد روز ک, سپس پشت ک روز از زمان تی بازده ورود به سیستم این نمادها برابر است با

(4.10)

از سوی دیگر، تغییر قیمت نسبی (درآمد بهره کل) است

(4.10)

جایگزین کردن
به عبارتی برای بازده ورود به سیستم دریافت می کنیم

(4.11)

برای بازده روزانه، مقدار
<< 1, тогда используя известную аппроксимацию, получим
=
. بنابراین، بازده ورود و درآمد بهره (تغییر قیمت نسبی) برای تغییرات کوچک در بازده تقریباً برابر است.

کل درآمد بهره (تغییر قیمت نسبی) (4.10) برای کروز، به نسبت سود روزانه مربوط می شود

با جایگزینی این عبارت به (4.11) درآمد انباشته پیوسته را بدست می آوریم

تی

هنگام تصمیم‌گیری برای کار با درآمد بهره یا کسب درآمد مستمر، مهم است که بدانیم چگونه این درآمدها در طول زمان انباشته می‌شوند و همچنین چگونه درآمدهای فردی (درآمدهای یک ابزار مالی خاص) در هر زمان معین خلاصه می‌شوند.

بنابراین مقدار درآمد انباشته پیوسته برای مدت زمانی بیشتر از 1 روز برابر است با مجموع درآمدهای یک روزه. هنگام تصمیم‌گیری برای کار با درآمد بهره یا کسب درآمد مستمر، مهم است که بدانیم چگونه این درآمدها در طول زمان انباشته می‌شوند و همچنین چگونه درآمدهای فردی (درآمدهای یک ابزار مالی خاص) در هر زمان معین خلاصه می‌شوند.

جمع بازده ها (4.13) نامیده می شود جمع بندی زمان. نوع دیگری از جمع وجود دارد که به آن معروف است جمع بندی ساختاری(تجمع ساختاری - تجمع مقطعی). هنگام استفاده از این روش، درآمدهای فردی از هر ابزار مالی خاص در یک مقطع زمانی مشخص خلاصه می شود. به عنوان مثال، فرض کنید یک پورتفولیوی متشکل از سه ابزار وجود دارد. بگذار باشد و ، جایی که من=1,2,3 به ترتیب درآمد و سود به طور مستمر انباشته خواهد شد. بگذار باشد - سهم سرمایه یا وزن هر ابزار در سبد سرمایه گذاری. در غیاب موقعیت های کوتاه
. اگر ارزش اولیه پورتفولیو باشد ، سپس قیمت پرتفوی با در نظر گرفتن درآمد انباشته مستمر پس از مدت زمان معین برابر است با

بازده تجمعی از پرتفوی هستند
، با این عبارت (4.14) به دست می آوریم

مقدار درآمد بهره را بیابید. ارزش پرتفوی با احتساب درآمد بهره برابر است

میزان درآمد سود
نمونه کارها است

بازده پرتفوی برابر است با مجموع وزنی بازده سود هر ابزار.

جدول 4.2. به طور مداوم انباشته (log) و نسبی (درصد) بازده برای کروزها.

نوع بازگشت

جمع زمانی (زمانی)

جمع سازه (مقطع)

درآمد بهره

درآمد انباشته مداوم

از جدول می توان دریافت که در صورت جمع موقت کار با درآمدهای پیوسته آسان تر است، در حالی که در مورد جمع بندی ساختاری کار با درصدهای درآمد آسان تر است. گزارش تغییرات قیمت (درآمدهای انباشته مداوم) در مدل RiskMetrics به عنوان مبنایی برای همه محاسبات استفاده می شود. در عمل، در مدل RiskMetrics، فرض بر این است که بازده پرتفوی میانگین وزنی بازده انباشته پیوسته از هر ابزار است. درآمد پرتفوی به شرح زیر تعریف می شود

(4.18)

مثال 2. با استفاده از داده های قیمت بسته شدن ماهانه به مدت سه ماه، بازده، انحراف استاندارد، کوواریانس و همبستگی را برای سهام Lukoil، Rostelecom، Norilsk Nickel (GMNK) و شاخص PTC محاسبه کنید. به عنوان مثال، داده ها را می توان از سایت به دست آورد www. مالی. en.

تصمیم گیری بر اساس قیمت های بسته شدن (در مجموع 35 داده)، گزارش بازده را پیدا می کنیم، سپس با استفاده از فرمول های (4.5-4.7) و با استفاده از توابع آماری Excel: AVERAGE، STDEV، بازده و ریسک را پیدا می کنیم. برای به دست آوردن ماتریس های کوواریانس یا همبستگی باید «SOLUTION ANALYSIS» و سپس گزینه های «کوواریانس» یا «همبستگی» را فراخوانی کرد.

نتایج محاسبات در زیر نشان داده شده است.

ماتریس کوواریانس

ماتریس همبستگی

نمودار تغییرات سودآوری ماهانه سهام و شاخص RTS برای دوره زمانی 1384/02/01 تا 1387/01/10 در زیر آمده است.

نتایج محاسبات و نمودار تغییرات بازده ماهانه نوسانات کاملاً قوی (تغییر بازده در طول زمان) را نشان می دهد. از ژوئن 2006، نوسانات سهام غیر از RTKM کاهش یافته است.

راه حل در اکسل در زیر آورده شده است.

فرض کنید که یک سرمایه گذار یک مطالعه مقدماتی از بازار اوراق بهادار انجام داده است، بازده مورد انتظار r، انحراف استاندارد اوراق بهادار از هر نوع و همبستگی بین اوراق بهادار مورد بررسی را تخمین زده است. اکنون سرمایه گذار باید یک سبد سرمایه گذاری با بیشترین بازده و کمترین ریسک تشکیل دهد. برای انجام این کار لازم است اولاً بین مقادیر مورد انتظار بازده اوراق و بازده مورد انتظار پرتفوی متشکل از این اوراق رابطه برقرار شود و ثانیاً بین انحرافات استاندارد رابطه برقرار شود. از پرتفوی و اجزای آن - اوراق بهادار؛ مرحله سوم باید متنوع سازی سرمایه گذاری ها باشد، به عنوان مثال، طبق مدل مارکوویتز که در زیر به آن پرداخته می شود. با این حال، به عنوان آمادگی برای این بررسی، ما یک مشکل ساده تر را حل خواهیم کرد - محاسبه ریسک و بازده یک سبد با ویژگی های قبلاً داده شده اجزای آن، انتخاب شده بر اساس برخی معیارها.

برای نشان دادن روش محاسبه ریسک و بازده پرتفوی، یک مثال فرضی را در نظر بگیرید. اجازه دهید سبد سرمایه گذاری سرمایه گذار شامل سهام دو شرکت الف و ب با مشخصات زیر در جدول باشد. 4.2. موظف است بازده مورد انتظار خود را محاسبه و ریسک احتمالی سرمایه گذاری در این سهام را ارزیابی کند.

بازده مورد انتظار پرتفوی اوراق بهادار به عنوان میانگین وزنی بازده مورد انتظار اوراق بهادار تشکیل دهنده آن محاسبه می شود. بر این اساس، بازده مورد انتظار پرتفوی به نسبتی که اجزای آن ارائه می شود - اوراق بهادار از یک نوع یا دیگری بستگی دارد. در این مثال، یک سرمایه گذار از 10000 روبل خود. 7000 روبل سرمایه گذاری می کند. در سهام شرکت A و 3000 روبل. در سهام شرکت ب (وزن سهام شرکت های الف و ب در پرتفوی به ترتیب 70 و 30 درصد است). با مقادیر بازدهی 20% و 10% از اجزای سبد، میانگین وزنی بازده پرتفوی برابر با 17% خواهد بود:

برای ارزیابی ریسک a پرتفوی، واریانس پرتفوی را محاسبه می کنیم و برای محاسبه واریانس پرتفوی از فرمول (4.9) استفاده می کنیم:

رابطه محاسباتی برای واریانس به یک ویژگی بسیار مهم اشاره دارد: واریانس پورتفولیو نه تنها به انحرافات استاندارد بازده های امنیتی، بلکه به کوواریانس بین آنها نیز بستگی دارد (لازم به ذکر است که کوواریانس دارای خاصیت تقارن است، به عنوان مثال: ilv ~ avl). پراکندگی نشان می دهد که بازده یک اوراق بهادار چقدر نوسان است، در حالی که کوواریانس درجه همبستگی بین بازده دو اوراق بهادار را مشخص می کند. رابطه مثبت بین بازده اوراق بهادار، پراکندگی و بر این اساس، ریسک پرتفوی را افزایش می دهد. وابستگی منفی، برعکس، پراکندگی پرتفوی را کاهش می دهد، که البته با عملکرد بازار اوراق بهادار تأیید می شود. اگر قیمت دارایی ها در یک جهت حرکت کند، سرمایه گذار با کاهش قیمت ها بسیار بیشتر از زمانی که قیمت برخی از اوراق بهادار کاهش می یابد و برخی دیگر افزایش می یابد ضرر خواهد کرد. برای مورد مورد بررسی، پراکندگی پورتفولیو برابر است با:

انحراف استاندارد یک سبد دارای همان تعبیر انحراف استاندارد یک اوراق بهادار است. انحراف استاندارد پرتفوی معیاری است که توسط آن سرمایه گذار انحراف احتمالی بازده واقعی از بازده مورد انتظار را ارزیابی می کند. خطر "انحراف" از بازده مورد انتظار - عدم دریافت درآمد پیش بینی شده از فروش اوراق بهادار را ارزیابی می کند. میانگین موزون بازده مورد انتظار پرتفوی مورد بررسی 17.0 درصد است. با انحراف استاندارد 18.33 درصد، بازده مورد انتظار پرتفوی در محدوده 35.33 درصد تا -1.33 درصد با احتمال 68 درصد (تحت توزیع احتمال طبیعی گوسی) خواهد بود.

بیشتر در مورد این موضوع مثالی از محاسبه ریسک و بازده مورد انتظار یک پرتفوی از دو اوراق بهادار:

  1. بازده مورد انتظار و انحراف استاندارد بازده برای یک سبد سرمایه گذاری متشکل از بیش از دو اوراق بهادار
  2. بازده و انحراف استاندارد پرتفوی دو اوراق بهادار
  3. نمونه ای از تعیین ساختار یک سبد سرمایه گذاری با حداقل ریسک و بازده معین با استفاده از مدل مارکوویتز

تصمیمات سرمایه گذاری- این تصمیمات در مورد سرمایه گذاری پول در دارایی های مربوطه (سرمایه، نامشهود و مالی) به منظور دریافت درآمد از آنها در آینده است. چنین تصمیماتی مستلزم ارزیابی دارایی ها، مطالعه بازده مورد انتظار و مورد نیاز، تنوع بخشیدن به دارایی ها در سبد سرمایه گذاری به منظور به حداکثر رساندن درآمد حاصل از آنها و به حداقل رساندن ریسک است.

تصمیمات سرمایه گذاری:

1 بازار پول:کوتاه مدت سپرده. گواهینامه (حداکثر یک سال)؛ صورت حساب های تجاری؛ قبوض بانکی؛ چک ها؛ اعتبار اسنادی؛ سایر ابزارهای پول. بازار

2 بازار سرمایه:سپرده. گواهینامه (برای مدت بیش از یک سال)؛ دولت. اوراق قرضه؛ موجودی؛ دکتر. باله ابزارهای بازار سرمایه

سرمایه گذاری های مستقیم- این سرمایه گذاری ارزش در سرمایه مجاز در ازای حقوق شرکت صادر شده توسط شرکت های تجاری است. سرمایه گذاری مستقیم مستلزم ایجاد روابط بلندمدت بین سرمایه گذار و شرکت است. چنین مشارکتی در سرمایه باعث ایجاد تأثیر پایدار بر توسعه آن از سوی سرمایه گذار می شود.

اگر سرمایه گذار دارای سهام کنترلی (سهام) در یک واحد تجاری باشد، سرمایه گذاری مستقیم در نظر گرفته می شود. و ارزش سهام کنترلی بسته به توزیع کمی سهام بین سهامداران (شرکت کنندگان) ممکن است در محدوده های خاصی متفاوت باشد.

سرمایه گذاری پرتفوی- اینها سرمایه گذاری های خاصی هستند که برای دستیابی به سهام، بدهی و اوراق بهادار مشتقه فراهم می شود. در عین حال، موضوع سرمایه گذاری کنترلی بر بنگاه ندارد. به عنوان یک قاعده، سرمایه گذاری های پرتفوی شامل کسب دارایی در بازار مالی است.

در عمل جهانی برای طبقه بندی مفهوم سرمایه گذاری به عنوان مستقیم، ملاک مالکیت 10 درصدی سهام (سهم در سرمایه مجاز ناشر) پذیرفته شده است. سایر سرمایه گذاری ها به عملیاتی اطلاق می شود که در سرمایه گذاری های مستقیم و پرتفوی و همچنین دارایی های ذخیره منظور نمی شود. اینها به ویژه وام های تجاری (وام های تجاری) (بلند مدت و کوتاه مدت) هستند که برای تامین مالی عملیات اقتصادی خارجی استفاده می شوند و سپرده های نقدی (بر اساس تقاضا) جذب شده توسط بانک های تجاری، اتحادیه های اعتباری، انجمن های ساختمانی و سایر موسسات مالی. این سرمایه گذاری ها همچنین شامل عملیات سرمایه گذاری انجام شده به صورت نقدی و همچنین سرمایه گذاری مجدد درآمدهای دریافتی به پول ملی می شود.

سرمایه گذاری های مستقیم به دو دسته تقسیم می شوند:

1) سرمایه گذاری های انجام شده در خارج از کشور (سرمایه گذاری های خارجی)،

2) سرمایه گذاری در اقتصاد کشور.

و سبد سرمایه گذاری و سایر سرمایه گذاری ها شامل دارایی ها و بدهی ها می شود. معاملات با دارایی های مالی خرید (فروش) اوراق بهادار خارجی (سهام، گواهی سرمایه گذاری، اوراق قرضه، اوراق مشتقه و غیره) را پوشش می دهد.

تفاوت اصلی و اساسی بین سرمایه گذاری های پرتفوی و مستقیم این است که سرمایه گذاری های پورتفولیو اجازه مدیریت پروژه سرمایه گذاری شده را نمی دهند، در حالی که سرمایه گذاری های مستقیم این امکان را دارند.

    ریسک و بازده. راه های ارزیابی آنها

خطر- احتمال وقوع زیان های پیش بینی نشده، از دست دادن سود مورد انتظار، درآمد یا دارایی، وجوه در ارتباط با تغییر تصادفی در شرایط فعالیت اقتصادی، شرایط نامطلوب. مقدار آن با فراوانی و احتمال وقوع یک یا سطح دیگری از زیان اندازه گیری می شود.

ریسک ها را می توان بسته به نتیجه احتمالی به دو گروه بزرگ تقسیم کرد: محض و سوداگرانه.

Ø خطرات محض به معنای احتمال ضرر یا نتیجه صفر است. این ریسک‌ها شامل ریسک‌های سیاسی، حمل‌ونقل، طبیعی، زیست‌محیطی و بخشی از ریسک‌های تجاری (مالکیت، تولید، تجارت) است.

Ø خطرات سوداگرانه در امکان به دست آوردن نتایج مثبت و منفی بیان می شود. اینها ریسک های مالی هستند که بخشی از ریسک های تجاری هستند.

ریسک های تجاری نشان دهنده خطر زیان در فرآیند فعالیت های مالی و اقتصادی است. منظور آنها عدم قطعیت نتیجه معامله تجاری معین است.

بر اساس ساختار، ریسک های تجاری به اموال، تولید، تجارت، مالی تقسیم می شوند.

ریسک مالی در فرآیند روابط بین یک شرکت و موسسات مالی (بانک ها، مالی، سرمایه گذاری، شرکت های بیمه، بورس ها و غیره) بوجود می آید. دلایل ریسک مالی عوامل تورمی، رشد نرخ تنزیل بانکی، کاهش ارزش اوراق بهادار و غیره است.

ریسک های مالی به دو دسته تقسیم می شوند:

خطرات مرتبط با قدرت خرید پول؛

ریسک های مرتبط با سرمایه گذاری (ریسک های سرمایه گذاری).

ریسک‌های مرتبط با قدرت خرید پول شامل انواع ریسک‌های زیر می‌شود: ریسک‌های تورمی و تورمی، ریسک‌های ارزی، ریسک نقدینگی.

ریسک تورم - این خطر این است که با افزایش تورم، درآمدهای نقدی دریافتی از نظر قدرت خرید واقعی سریعتر از افزایش آن کاهش یابد. در چنین شرایطی، کارآفرین متحمل ضررهای واقعی می شود.

ریسک کاهش تورم این خطر وجود دارد که با افزایش تورم، سطح قیمت کاهش یابد، شرایط اقتصادی برای تجارت بدتر شود و درآمد کاهش یابد.

خطرات ارزی نشان دهنده خطر زیان ارزی است که با تغییر نرخ مبادله یک ارز خارجی در برابر ارز دیگر در جریان معاملات اقتصادی، اعتباری و سایر معاملات ارز خارجی مرتبط است.

خطرات نقدینگی - اینها خطرات مرتبط با احتمال ضرر در فروش اوراق بهادار یا سایر کالاها به دلیل تغییر در ارزیابی کیفیت و ارزش استفاده آنها است.

ریسک های سرمایه گذاریشامل انواع خطرات زیر است:

خطر از دست دادن سود؛

خطر کاهش بازده؛

خطر زیان مالی مستقیم

ریسک سود از دست رفته - این خطر آسیب مالی غیرمستقیم (وثیقه) (سود از دست رفته) در نتیجه عدم انجام هر گونه فعالیت (به عنوان مثال، بیمه، پوشش ریسک، سرمایه گذاری و غیره) است.

ریسک بازگشت ممکن است در نتیجه کاهش میزان بهره و سود سهام سرمایه گذاری های پرتفوی، سپرده ها و وام ها ایجاد شود.

ریسک نزولی بازده شامل انواع زیر است: ریسک نرخ بهره و ریسک اعتباری.

بهخطرات نرخ بهره شامل خطر زیان بانک‌های تجاری، موسسات اعتباری، موسسات سرمایه‌گذاری در نتیجه مازاد بر نرخ سود پرداختی آنها به وجوه جذب‌شده نسبت به نرخ وام‌های اعطایی می‌شود. خطرات بهره همچنین شامل خطرات زیان هایی است که سرمایه گذاران ممکن است به دلیل تغییر در سود سهام، نرخ بهره در بازار اوراق قرضه، گواهی ها و سایر اوراق بهادار متحمل شوند.

ریسک اعتباری - خطر عدم پرداخت اصل و بهره توسط وام گیرنده از طرف طلبکار. ریسک اعتباری همچنین شامل خطر چنین رویدادی است که در آن ناشر صادرکننده اوراق بدهی قادر به پرداخت سود آن یا مبلغ اصلی بدهی نخواهد بود.

ریسک های مبادله ای نشان دهنده خطر زیان ناشی از معاملات مبادله ای است. این ریسک ها عبارتند از: ریسک عدم پرداخت در معاملات تجاری، ریسک عدم پرداخت حق کمیسیون یک شرکت کارگزاری و غیره.

خطرات انتخابی(از زبان lat. Selectio - انتخاب، انتخاب) - اینها خطرات انتخاب روش اشتباه سرمایه گذاری، نوع اوراق بهادار برای سرمایه گذاری در مقایسه با سایر انواع اوراق بهادار هنگام تشکیل یک سبد سرمایه گذاری است.

ریسک ورشکستگی نشان دهنده خطری در نتیجه انتخاب اشتباه روش سرمایه گذاری، از دست دادن کامل سرمایه خود توسط کارآفرین و ناتوانی وی در پرداخت تعهدات خود است. در نتیجه کارآفرین ورشکست می شود.

روش های ارزیابی ریسک

ریسک یک کارآفرین از نظر کمی با ارزیابی ذهنی ارزش مورد انتظار حداکثر و حداقل درآمد یا زیان ناشی از سرمایه گذاری مشخص می شود. معمولاً هرچه دامنه حداکثر و حداقل درآمد (زیان) با احتمال برابر دریافت آنها بیشتر باشد، درجه ریسک بالاتر است. کارآفرین به دلیل نامشخص بودن وضعیت اقتصادی، نامشخص بودن شرایط شرایط سیاسی و اقتصادی و چشم انداز تغییر این شرایط مجبور به پذیرش ریسک می شود. هر چه عدم اطمینان از وضعیت اقتصادی هنگام تصمیم گیری بیشتر باشد، درجه ریسک بالاتر است.

خطری که شرکت در معرض آن قرار دارد، تهدید احتمالی از بین رفتن یا متحمل شدن چنین ضررهای مالی است که می تواند کل تجارت را متوقف کند. از آنجایی که احتمال شکست همیشه وجود دارد، این سوال مطرح می شود که روش هایی برای کاهش ریسک وجود دارد. برای پاسخ به این سؤال، کمی کردن ریسک ضروری است، که به ما امکان می دهد میزان ریسک راه حل های مختلف را با هم مقایسه کنیم و از بین آنها راه حلی را انتخاب کنیم که به بهترین وجه با استراتژی ریسک انتخاب شده توسط شرکت مطابقت دارد.

کارشناس آمریکایی B. Berlimer پیشنهاد کرد که از برخی فرضیات در تحلیل استفاده شود:

زیان های ریسک مستقل از یکدیگر هستند.

· ضرر در یک رشته تجاری لزوماً احتمال زیان را در دیگری افزایش نمی دهد (به جز در شرایط فورس ماژور).

حداکثر خسارت احتمالی نباید بیش از توانایی های مالی شرکت کننده باشد.

دو نوع تحلیل وجود دارد - کمی و کیفی.

تحلیل کیفیبه شما امکان می دهد عوامل و زمینه های احتمالی خطر را شناسایی کنید تا انواع احتمالی آن را شناسایی کنید.

بررسی کمیهدف آن کمی کردن خطرات، تجزیه و تحلیل و مقایسه آنها است. در تجزیه و تحلیل کمی ریسک، از روش آماری، تحلیل هزینه و فایده، روش‌های ارزیابی کارشناسی، قیاس‌ها، ارزیابی پرداخت بدهی و ثبات مالی استفاده می‌شود.

§ روش ارزیابی کارشناسانمبتنی بر تعمیم نظرات کارشناسان متخصص در مورد احتمالات خطر است. ویژگی های بصری بر اساس دانش و تجربه هر متخصص در نظر گرفته شده است. روش‌های خبره به شما این امکان را می‌دهد که به سرعت و بدون هزینه‌های زیاد زمان و نیروی کار اطلاعات لازم برای توسعه یک تصمیم مدیریت را به دست آورید.

§ روش قیاسمعمولاً در تجزیه و تحلیل ریسک یک پروژه جدید استفاده می شود. این پروژه به عنوان یک ارگانیسم "زنده" با مراحل خاصی از توسعه در نظر گرفته می شود. چرخه حیات یک پروژه شامل یک مرحله توسعه، یک مرحله راه اندازی، یک مرحله رشد، یک مرحله بلوغ و یک مرحله کاهش است. با مطالعه چرخه عمر پروژه، می توانید اطلاعاتی در مورد هر مرحله از پروژه به دست آورید، علل پیامدهای نامطلوب را شناسایی کنید و میزان ریسک را ارزیابی کنید. با این حال، در عمل جمع آوری اطلاعات مرتبط می تواند بسیار دشوار باشد.

§ روشی برای ارزیابی توان پرداخت بدهی و ثبات مالی یک شرکتامکان ورشکستگی را فراهم می کند. داده های صورت های مالی سالانه تجزیه و تحلیل می شود.

می توان احتمال ورشکستگی شرکت را تخمین زد. معیارهای اصلی ورشکستگی عبارتند از نسبت نقدینگی جاری، نسبت حقوق صاحبان سهام و نسبت بازیابی بدهی.

§ روش هزینه- فایدهبه شما امکان می دهد حد پایین خروجی را تعیین کنید که در آن سود برابر با صفر است. تولید محصولات در حجم کمتر از حد بحرانی فقط ضرر دارد. حجم بحرانی تولید باید با کاهش تولید ناشی از کاهش تقاضا، کاهش عرضه مواد و اجزاء، جایگزینی محصولات با محصولات جدید و دلایل دیگر ارزیابی شود.

برای انجام محاسبات مناسب، کلیه هزینه های تولید و فروش محصولات به متغیر (مواد، اجزا، ابزار، دستمزد، هزینه حمل و نقل و ...) و ثابت (استهلاک، هزینه های مدیریت، اجاره، سود وام و غیره) تقسیم می شود. ).

حجم تولید بحرانیرا می توان به صورت زیر نشان داد:

Cr. در باره. و غیره.= هزینه های ثابت/(Cواحد ena تولیدهزینه متغیر)

هرچه تفاوت بین حجم واقعی تولید و حجم بحرانی بیشتر باشد، ثبات مالی بالاتر است.

هر گونه تغییر در حجم تولید یا سطح فروش تاثیر قابل توجهی بر سود دارد. اثر اهرم تولید). اهرم تولید میزان تأثیر هزینه های ثابت بر سود (زیان) را با تغییرات در حجم تولید نشان می دهد.

§ روش آماریشامل مطالعه آمار زیان ها و سودهایی است که در یک شرکت معین یا مشابه به منظور تعیین احتمال وقوع یک رویداد، برای تعیین میزان ریسک اتفاق افتاده است. درجه ریسک با میانگین ارزش مورد انتظار و تغییرپذیری نتیجه ممکن اندازه گیری می شود.

میانگین مقدار مورد انتظار مربوط به عدم قطعیت وضعیت است، به عنوان میانگین وزنی تمام نتایج ممکن E(x) بیان می شود، که در آن احتمال هر نتیجه A به عنوان فرکانس یا وزن مقدار x مربوطه استفاده می شود.

E (x) \u003d A 1 x 1 + A 2 x 2 + ... + A n x n.

مقدار متوسط ​​یک مشخصه کمی تعمیم یافته است و اجازه تصمیم گیری به نفع هیچ گزینه ای برای سرمایه گذاری را نمی دهد. برای تصمیم گیری نهایی، اندازه گیری تغییرپذیری شاخص ها، تعیین اندازه گیری تغییرپذیری یک نتیجه ممکن ضروری است. برای تعیین آن معمولاً واریانس یا انحراف معیار محاسبه می شود.

واریانس میانگین وزنی مجذور انحرافات نتایج واقعی از میانگین های مورد انتظار است:

s 2 \u003d (å (x-e) 2 A) / (åA)

که در آن s 2 واریانس است، x مقدار مورد انتظار برای هر مورد از مشاهده است، e میانگین مقدار مورد انتظار، A فراوانی موارد، یا تعداد مشاهدات است.

ضریب تغییراتنسبت انحراف معیار به میانگین حسابی است. درجه انحراف مقادیر به دست آمده را نشان می دهد.

که در آن V ضریب تغییرات، s انحراف استاندارد، e میانگین مقدار مورد انتظار است.

این ضریب امکان مقایسه تنوع ویژگی ها با واحدهای اندازه گیری مختلف را فراهم می کند. هر چه ضریب تغییرات بیشتر باشد، تنوع صفت قوی‌تر می‌شود (تا 10% - تغییرپذیری ضعیف، 10-25٪ - تغییرپذیری متوسط، بیش از 25٪ - تنوع بالا).

در عمل خارجی، به عنوان روشی برای تعیین کمی ریسک سرمایه گذاری، پیشنهاد می شود از درخت احتمال.

این روش به شما امکان می دهد تا جریان های نقدی احتمالی آینده یک پروژه سرمایه گذاری را در رابطه با نتایج دوره های زمانی قبلی به دقت تعیین کنید. اگر یک پروژه سرمایه گذاری سرمایه در دوره اول قابل قبول باشد، ممکن است در دوره های زمانی بعدی نیز قابل قبول باشد.

اگر فرض شود که جریان‌های نقدی در دوره‌های زمانی مختلف مستقل از یکدیگر هستند، لازم است توزیع احتمالی نتایج جریان‌های نقدی برای هر دوره زمانی مشخص شود.

در مواردی که بین جریان‌های نقدی در دوره‌های زمانی مختلف ارتباط وجود دارد، باید این وابستگی را پذیرفت و بر اساس آن، رویدادهای آتی را آن‌طور که ممکن است ارائه کرد.

1. هنگام فروش کالا 1، شرکت 10 هزار روبل سود کرد. در هر واحد کالا در 50 مورد از 100. احتمال A 1 \u003d 50/100 \u003d 0.5.

12 هزار روبل در هر واحد کالا در 30 مورد از 100. A 2 \u003d 30/100 \u003d 0.3.

13 هزار روبل در هر واحد کالا در 20 مورد از 100. A 3 \u003d 20/100 \u003d 0.2.

میانگین ارزش مورد انتظار سود

Е(х)1=10*0.5+12*0.3+13*0.2=11.2 هزار روبل.

هنگام فروش کالا 2، شرکت 8 هزار روبل سود کرد. در هر واحد کالا در 40 مورد از 100. احتمال A 1 \u003d 40/100 \u003d 0.4.

9.5 هزار روبل در هر واحد کالا در 35 مورد از 100. A 2 \u003d 35/100 \u003d 0.35.

10.5 هزار روبل در هر واحد کالا در 25 مورد از 100. A 3 \u003d 25/100 \u003d 0.25.

Е(х)2=8*0.4+9.5*0.35+10.5*0.25=9.15 هزار روبل

برای مورد 1

2 =((10-11,2) 2 *50+(12-11,2) 2 *30+(13-11,2) 2 *20)/100=1,56

V=1.56/11.2*100=13.9% برای مورد 2

2 =((8-9,15) 2 *40+(9,5-9,15) 2 *35+(10,5-9,15) 2 *25)/100=1,03

V=1.03/9.15*100=11.26%

ضریب تغییرات برای محصول 2 کمتر از محصول 1 است، به این معنی که فروش محصول 2 ریسک کمتری دارد، ترجیح داده می شود.

در مواردی که اطلاعات محدود است، از روش‌های تحلیلی برای تحلیل کمی ریسک یا توابع توزیع احتمال استاندارد مانند توزیع نرمال یا توزیع گاوسی، توزیع احتمال نمایی (نمایی) استفاده می‌شود که به طور گسترده در محاسبات قابلیت اطمینان استفاده می‌شود. و همچنین توزیع پواسون که اغلب در تئوری صف استفاده می شود.

2. از آنجایی که ریسک یک ارزیابی احتمالی است، اندازه گیری کمی آن نمی تواند بدون ابهام و از پیش تعیین شده باشد. از نظر کمی، ریسک را می توان به عنوان شاخصی که متغیر سودآوری را اندازه گیری می کند، مشخص کرد.

برای این منظور، تعدادی از ضرایب آماری استفاده می شود، به ویژه: محدوده تغییرات، واریانس، انحراف معیار و ضریب تغییرات.

دامنه تغییرات تفاوت بین مقادیر حداکثر و حداقل یک ویژگی از یک سری معین است:

R = rmax – rmin (5)

این شاخص دارای معایب بسیاری است. اول، تخمین تقریبی از درجه تغییر در مقادیر ویژگی را ارائه می دهد. ثانیاً یک شاخص مطلق است و بنابراین استفاده از آن در تحلیل تطبیقی ​​محدود است. ثالثاً، ارزش آن بیش از حد به مقادیر شدید سری رتبه بندی شده بستگی دارد.

واریانس میانگین مربع انحراف مقادیر ویژگی از میانگین آن است و با فرمول محاسبه می شود:

δ = ∑ (r i – r) * qi (6)

انحراف استاندارد میانگین انحراف مقادیر مشخصه متغیر را نسبت به مرکز توزیع نشان می دهد، در این مورد، میانگین حسابی. این شاخص با فرمول محاسبه می شود:

بیشترین کاربرد ضریب تغییرات است که با فرمول محاسبه می شود:

rA = (0.3 * -0.1) + (0.5 * 0.2) + (0.2 * 0.3) = -0.03 + 0.1 + 0.06 = 0.13

rB = (0.3 * 0.05) + (0.5 * 0.1) + (0.2 * 0.15) = 0.015 + 0.05 + 0.03 = 0.09

δ A \u003d (-10٪ - 13٪) * 0.3 + (20٪ - 13٪) * 0.5 + (30٪ - 13٪) * 0.2 \u003d 158.7 + 24.5 + 57، 8 = 241

δ B \u003d (5% - 9%) * 0.3 + (10% - 9%) * 0.5 + (15% -9%) * 0.2 \u003d 4.8 + 0.5 + 1.2 = 6.5

δ A \u003d √ 241 \u003d 15.52

δ B \u003d √ 6.5 \u003d 2.55

Kv A \u003d 15.52: 13 \u003d 1.19

Kv B \u003d 2.55: 9 \u003d 0.28

نتیجه‌گیری: در مورد مورد بررسی، دارایی A سودآورتر است، اما ریسک بیشتری نیز دارد. دارایی B ریسک کمتری دارد، اما سود کمتری نیز دارد.

3. مدیر مالی باید بهترین را از بین دو دارایی مالی جایگزین A و B بر اساس داده های زیر انتخاب کند:

احتمال اجرای برآوردهای بدبینانه و خوش بینانه 0.2 و برای محتمل ترین - 0.6 است.

1. میانگین انتظار سودآوری را با استفاده از فرمول محاسبه کنید

rA = (0.2 * 0.14) + (0.6 * 0.16) + (0.2 * 0.18) = 0.028 + 0.096 + 0.036 = 0.16

rB = (0.2 * 0.15) + (0.6 * 0.16) + (0.2 * 0.17) = 0.03 + 0.096 + 0.034 = 0.16

2. پراکندگی یک متغیر تصادفی (سودآوری) را طبق فرمول δ = ∑ (r i – r) * qi محاسبه کنید.

δA \u003d (14 - 16) * 0.2 + (16 - 16) * 0.6 + (18 - 16) * 0.2 \u003d 0.8 + 0 + 0.8 \u003d 1.6

δB \u003d (15 - 16) * 0.2 + (16 - 16) * 0.6 + (17 - 16) * 0.2 \u003d 0.2 + 0 + 0.2 \u003d 0.4

3. انحراف معیار را با استفاده از فرمول δ = √ δ محاسبه کنید

δA \u003d √ 1.6 \u003d 1.26

δВ = √ 0.4 = 0.63

4. ضریب تغییرات را طبق فرمول Кв = δ: r محاسبه کنید

kVA = 1.26: 16 = 0.08

KvV = 0.63: 16 = 0.04

پاسخ: بهترین از بین دو دارایی مالی، دارایی B است، زیرا با همان نرخ بازده مورد انتظار کمترین ریسک را دارد.

بازده- مهمترین ویژگی کمی یک دارایی سرمایه گذاری و بنا به تعریف آن ارتباط تنگاتنگی با زمان و ریسک دارد. یکی از شاخص های اصلی سرمایه گذاری که به وسیله آن می توان سودآوری سرمایه گذاری ها، مصلحت آنها را ارزیابی کرد و با توجه به این شاخص با یکدیگر مقایسه کرد. اغلب، برای ارزیابی سودآوری سرمایه گذاری، از دسته ای از ریسک-بازده استفاده می شود. به خودی خود، شاخص هایی مانند سودآوری و ریسک غیر اطلاعاتی هستند. سرمایه گذاری در ابزارهایی با ریسک بالا و بازده بالقوه پایین چیست؟ اگر خطر ضرر زیاد است، پس پاداش احتمالی باید زیاد باشد.

در تجزیه و تحلیل، می توان در مورد دو نوع بازده - واقعی و مورد انتظار صحبت کرد. اولی پس از واقع محاسبه می شود و فقط برای تحلیل گذشته نگر مرتبط است. بازده مورد انتظار بسیار بیشتر است که بر اساس داده های پیش بینی محاسبه می شود و برای تصمیم گیری در مورد توصیه به دست آوردن اوراق قرضه خاص استفاده می شود.

سودآوری یک شاخص مشتق از مجموع کل درآمد خالص تولید شده توسط سرمایه در یک دوره زمانی معین و ثروت صاحب سرمایه در ابتدای دوره است. از آنجایی که رفاه در پایان دوره برابر با مجموع ارزش آن در ابتدای دوره به اضافه ارزش کل درآمد خالص دریافتی مالک برای کل دوره خواهد بود.

سودآوری همیشه به یک دوره زمانی خاص مربوط می شود. به عنوان مثال، 1000 روبل را می توان در یک ماه یا حتی در یک سال به دست آورد. متداول ترین دوره برای محاسبه سود 1 سال است (برای مثال لازم نیست راه دور بروید - همان سپرده های بانکی به عنوان درصد در سال در نظر گرفته می شود). حتی محاسبه نرخ بازده نسبی نیز این ارقام را قابل مقایسه نخواهد کرد. اگر مثال را ادامه دهیم و فرض کنیم که یک سرمایه گذاری 10 میلیون روبلی درآمدی معادل 1000 روبل در 1 هفته به ارمغان آورده است و سرمایه گذاری 10000 روبلی همان درآمد را در 6 ماه فراهم می کند، بازده به دست آمده در بالا به اندازه کافی عینی نخواهد بود. برای اطمینان از قابل مقایسه بودن این شاخص ها، باید آنها را به یک پایگاه زمانی واحد رساند. در امور مالی، بازده معمولاً به صورت سالانه ارائه می شود، یعنی داده های اصلی تجزیه و تحلیل می شوند. با مقایسه فرمول های محاسبه بازده و فرمول نرخ سود سالانه می توان به هویت آنها پی برد. هم بازده و هم نرخ بهره منعکس کننده نرخ رشد مبالغ سرمایه گذاری اولیه هستند. با محاسبه بازده، مقدار نرخ بهره مربوطه را تعیین کنید.

محاسبه سودآوری

هر سرمایه‌گذاری برای تصمیم‌گیری در مورد مصلحت‌آمیز بودن تملک سهام یک شرکت، باید اطلاعاتی از قیمت سهام داشته باشد.

در عمل از روش های محاسبه هزینه زیر استفاده می شود:

ارزش گذاری سهام بر اساس بازده مورد انتظار

این روش مبتنی بر برآورد درآمد آتی است که سرمایه گذار از نگهداری اوراق بهادار خواهد داشت. ترکیب درآمد شامل دو جزء است - سود سهام و افزایش ارزش بازار.

ارزیابی اجزای تشکیل دهنده توسط سرمایه گذار بر اساس تحلیل پرداخت سود سهام در دوره قبل، پویایی ارزش بازار و پیش بینی توسعه شرکت انجام می شود. سرمایه گذار باید بازده مورد انتظار را با بازده مورد نیاز مطابقت دهد. بازده مورد نیاز به عنوان بازده مورد نظر برای دریافت سرمایه سرمایه گذاری شده در نظر گرفته می شود. بازده مورد نیاز شامل بازده سرمایه گذاری های بدون ریسک و حق بیمه ریسک است. به عنوان پارامتری برای سرمایه گذاری های بدون ریسک، بازده اوراق بهادار دولتی که ریسک آن حداقل است، در نظر گرفته می شود.

با وجود درآمد بالای سرمایه گذاری در اوراق بهادار، سرمایه گذاری در اوراق بهادار ریسکی است. سرمایه گذاری در اوراق بهادار پرخطر با یک حق بیمه (افزایش بازده) به سرمایه گذار جبران می شود. تجزیه و تحلیل آماری برای یک دوره زمانی طولانی امکان برآورد ارزش حق بیمه برای انواع مختلف اوراق بهادار را فراهم می کند. سرمایه گذاری در سهام عادی شرکت ها (دارایی های پرخطر) تعیین کننده دریافت بازدهی بالاتر نسبت به اوراق بهادار دولتی است.

برای تعیین سطح ریسک و ارزش حق بیمه، سرمایه گذار باید دارایی های سرمایه گذاری سهام را بداند. این را می توان با کمک آژانس های اطلاعاتی که رتبه بندی اوراق بهادار را منتشر می کنند انجام داد. در رویه خارجی، سهام عادی بر اساس کارایی عملکرد به گروه‌های A و B طبقه‌بندی می‌شوند. سهام گروه A بازده کمتری نسبت به سهام گروه B دارند. سرمایه‌گذار با درک اینکه سهام متعلق به کدام گروه است، فرصت تعیین حق بیمه ریسک را دارد. ، برگشت.

ارزش گذاری بر اساس رشد سود سهام.

سرمایه گذاران استفاده می کنند ارزیابی اموالدر قالب ارزش گذاری سهام با استفاده از مدل رشد سود سهام (دائمی). استفاده از مدل مفروضات زیر را در نظر می گیرد:

    نرخ افزایش در پرداخت سود هر سال یکسان است.

    نرخ افزایش سود سهام مطابق با نرخ رشد دارایی های شرکت است.

    بازده مورد نیاز بالاتر از نرخ رشد پرداخت سود است.

نقطه ضعف این مدل این است که رشد پرداخت سود سهام همیشه با رشد شرکت و همچنین تغییرات قیمت ها در بازار مطابقت ندارد. اغلب، شرکت ها ظاهر فعالیت موفق را ایجاد می کنند، سود سهام را با کاهش سودی که به توسعه تولید می رسد، پرداخت می کنند. در عین حال، به طور کلی، نرخ رشد شرکت کاهش می یابد. وضعیت برعکس ممکن است، زمانی که مجمع سهامداران تصمیم به عدم پرداخت سود، و هدایت سود خالص به افزایش دارایی ها می کند. سرمایه گذار علاقه ای به چنین وضعیتی ندارد، چون درآمد جاری وجود ندارد، سهام مستهلک می شود. اما نظر چنین سرمایه گذار ممکن است به دلیل افزایش ارزش شرکت، ارزش دارایی هر سهم، درآمد در آینده اشتباه باشد.

مدل ارزشیابی اصلاح شده سرمایه گذاری مجدد بخشی از سود را با سطح بازده مشخصی در نظر می گیرد.

بنابراین، از دیدگاه سرمایه گذار، روش هایی وجود دارد ارزش گذاری بسته ای از اوراق بهاداربرای تصمیم گیری برای خرید اوراق بهادار. به صورت حرفه ای، فرآیند تعیین ارزش اوراق بهادار توسط کارشناسان شرکت های ارزیابی انجام می شود.

    ریسک های سیستماتیک و غیر سیستماتیک

ATدر طول تحقیق خود، سعی کردیم بفهمیم که هنگام اضافه کردن اوراق بهادار به طور تصادفی انتخاب شده به آن، چه اتفاقی برای ریسک یک سبد می افتد. سبد به گونه ای شکل می گیرد که ضرایب وزنی اجزای آن یکسان باشد. تا زمانی که فقط در یک شرکت سهام داریم، ریسک پرتفوی انحراف استاندارد بازده آن سهام است. با افزودن سهام انتخاب شده به صورت تصادفی، ریسک کل پرتفوی کاهش می یابد. اما سرعت این کاهش به تدریج در حال کاهش است. بنابراین، با تنوع بسیار متوسط، مثلاً با 15 تا 20 سهام که به طور تصادفی انتخاب شده اند، که با مقادیر مساوی سرمایه گذاری مطابقت دارد، می توان به کاهش قابل توجهی در ریسک پرتفوی دست یافت. این به صورت شماتیک در شکل نشان داده شده است. 5.3.

همانطور که از شکل مشخص است، ریسک پرتفوی دارای دو جزء است.

قسمت اول - ریسک سیستماتیک(ریسک سیستماتیک) - به دلیل عوامل مؤثر بر کل بازار به عنوان یک کل، مانند تغییرات در اقتصاد ملی، اصلاحات مالیاتی که توسط کنگره ایالات متحده انجام می شود یا تغییرات در وضعیت صنعت انرژی در جهان. این ریسک‌ها بر همه اوراق بهادار تأثیر می‌گذارد و با تنوع‌بخشی نمی‌توان بر آنها غلبه کرد. به عبارت دیگر، حتی سرمایه‌گذاری با پرتفوی متنوع نیز در معرض این نوع ریسک قرار خواهد گرفت.

ریسک سیستماتیک

نوسانات در بازده سهام یا پرتفوی سرمایه گذاری مرتبط با تغییرات در بازده بازار به عنوان یک کل.

جزء دوم - ریسک غیر سیستماتیک(ریسک غیر سیستماتیک) - مشخصه یک صنعت یا شرکت خاص. این امر به عوامل اقتصادی، سیاسی و سایر عواملی که تأثیر سیستماتیک بر همه اوراق بهادار دارند بستگی ندارد. یک اعتصاب گربه وحشی ممکن است فقط یک شرکت را تحت تأثیر قرار دهد، یک رقیب جدید ممکن است اساساً همان محصولی را که در حال حاضر ارائه شده است عرضه کند، یا یک پیشرفت تکنولوژیکی ممکن است یک محصول موجود را بی فایده کند. برای بیشتر سهام، ریسک غیرسیستماتیک حدود 50 درصد کل ریسک یا انحراف استاندارد بازده است. با این حال، تنوع پرتفوی موثر می تواند این بخش از ریسک را کاهش داده یا حتی حذف کند. بنابراین، همه خطرات مربوط به نگهداری سهام قابل توجه نیست، زیرا برخی از آن را می توان از طریق تنوع حذف کرد. یکی از اجزای مهم ریسک سهام، ریسک اجتناب ناپذیر یا سیستماتیک است. سرمایه گذاران حق دارند در قبال ریسک سیستماتیک انتظار جبران خسارت داشته باشند. با این حال، آنها نباید فکر کنند که بازار برای ریسک کردن، جبران خسارت اضافی ارائه می دهد که می شد از آن اجتناب کرد. این ایده زیربنای آن است مدل قیمت بازار سرمایه(مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه).

ریسک غیر سیستماتیک

نوسانات در بازده سهام یا پرتفوی سرمایه گذاری که با تغییرات کلی بازار قابل توضیح نیست. با ایجاد تنوع می توان از آن جلوگیری کرد.

    پرتفوی بازار و شاخص های بورس.

سبد بازارپرتفویی است متشکل از کلیه ابزارهای مالی موجود در بازار که سهم آن در آن معادل سهم آنها از ارزش کل ابزارهای مالی در بازار است. چنین پرتفویی شامل سهام، اوراق قرضه، املاک و غیره است.

در تئوری، به منظور ساده‌سازی درک موقعیتی که در دنیای واقعی اتفاق می‌افتد، مدل‌هایی ساخته می‌شوند که در مقایسه با زندگی واقعی دارای محدودیت‌هایی هستند. برای توصیف رفتار یک سرمایه گذار در بازار، مفهوم پرتفوی بازار معرفی شده است. فرض بر این است که همه سرمایه گذاران اطلاعات یکسان و ارزیابی های یکسانی در مورد ریسک و بازده مورد انتظار همه دارایی ها دارند. آنها فقط به دو پارامتر علاقه مند هستند - ریسک و بازده. سپرده گذاران می توانند آزادانه وام بگیرند و وجوه خود را با نرخ بدون ریسک ارائه دهند. هیچ هزینه مبادله ای وجود ندارد و مالیات بر تصمیمات اتخاذ شده تأثیری ندارد. در چنین دنیایی، هر سرمایه‌گذار وضعیت را به روشی مشابه ارزیابی می‌کند و مجموعه واحدی از پرتفوی کارآمد را شناسایی می‌کند. بنابراین، به عنوان یک سبد پرریسک، همه سرمایه گذاران تمایل به حفظ همان پرتفوی، یعنی پرتفوی بازار دارند.

شاخص های بورس

برای به دست آوردن تصویری کلی از وضعیت بازار سهام، در درجه اول بازار سهام و اوراق قرضه، از شاخص های سهامی استفاده می شود که قیمت های بازار این اوراق را تجمیع می کند و با روش های مختلف میانگین گیری مجموعه قیمت ها و شناسایی کلی آنها محاسبه می شود. پویایی شناسی.

شاخص سهاممیانگین تغییر در قیمت یک مجموعه خاص از اوراق بهادار است.

شاخص های سهام عمدتاً در دو مورد استفاده می شوند اهداف.

اول از همه، برای تحلیل بنیادی و تکنیکالوضعیت و پیش بینی پویایی بازار سهام

ثانیاً به عنوان مبنایی برای معاملات مشتقهبر اساس این شاخص ها به عنوان مثال، قراردادهای آتی به نام آتی شاخص، قراردادهای اختیار معامله برای شاخص های سهام (اختیار سهام برای شاخص ها)، قراردادهای اختیار معامله برای آتی شاخص بر اساس شاخص های سهام است. این مشتقات بازار سهام برای اهداف سفته بازانه، برای پوشش ریسک و همچنین برای انجام معاملات آربیتراژ بین بازارهای مشتقات شاخص و بازارهای اوراق بهادار که بخشی از شاخص سهام مربوطه هستند استفاده می شود.

انواع شاخص های سهام

اختصاص دهید شاخص های سهام بخشی، که برای بخش خاصی از اقتصاد محاسبه می شود و همچنین شاخص های سهام ترکیبی (کامپوزیت).، بر اساس قیمت سهام شرکت ها در صنایع مختلف محاسبه می شود. شاخص های ترکیبی به عنوان شاخصی از وضعیت اقتصاد و همچنین ابزاری برای پیش بینی توسعه اقتصاد در سطوح جهانی، کشوری و بخشی عمل می کنند.

محاسبه شاخص های سهام بر اساس سه روش اصلی انجام می شود:

    روش میانگین حسابی ساده (این روش برای محاسبه شاخص های داو جونز استفاده می شود).

    روش میانگین هندسی (به عنوان مثال FT-30 در انگلستان).

    روش محاسبه میانگین وزنی (شاخص ترکیبی بورس نیویورک، خانواده شاخص‌های S&P).

برای تحلیل اقتصادی، پویایی شاخص های سهام، تغییر آنها در طول زمان، مهم است. برخی از آنها در هر دقیقه محاسبه می شوند.

شاخص های سهام زیادی وجود دارد. آنها توسط بورس ها، کارگزاری ها، خبرگزاری ها، شرکت های مشاوره و رسانه های چاپی منتشر می شوند. شاخص های سهام جهانی امکان ارزیابی وضعیت و پیش بینی حرکت بازار در مناطق مختلف و در سطح جهانی را فراهم می کند. آنها به سرمایه گذاران بزرگ کمک می کنند تا سرمایه گذاری های استراتژیک قابل توجهی انجام دهند.

شاخص داو جونز

شاخص‌های داو جونز در بورس اوراق بهادار نیویورک معروف‌ترین شاخص‌ها هستند. مخترع آنها چارلز هنری داو، روزنامه نگار و مفسر مالی آمریکایی است. او یکی از اولین کسانی بود که فهمید اطلاعات می تواند کالای بزرگی باشد. در سال 1884 اولین شاخص سهام برای 11 شرکت (9 راه آهن و 2 صنعتی) منتشر شد. از 26 می 1896، «میانگین صنعتی داوجونز» روزانه منتشر می شد که برای شرکت های صنعتی محاسبه می شد.

در حال حاضر چندین شاخص بر اساس متدولوژی داو منتشر شده است:

    برای شرکت های صنعتی (بر اساس سهام 30 شرکت پیشرو)؛

    برای شرکت های حمل و نقل (بر اساس سهام 20 شرکت)؛

    برای آب و برق (بر اساس سهام 15 شرکت).

میانگین ترکیبی داوجونز برای همه 65 شرکت محاسبه شده است.

گروه شاخص NASDAQ

در 8 فوریه 1971، تجارت در اولین بازار الکترونیکی جهان - انجمن ملی قیمت‌گذاری خودکار فروشندگان (NASDAQ) آغاز شد.

گروه NASDAQ از شاخص ها به صورت زیر نمایش داده می شود:

    NASDAQ Composite (یا به سادگی NASDAQ) یک شاخص ترکیبی است که رفتار 4381 شرکت آمریکایی و خارجی را در نظر می گیرد. اکثر این شرکت ها نمایندگان «اقتصاد جدید» هستند: توسعه دهندگان و تولیدکنندگان رایانه و نرم افزار. شرکت های مخابراتی و غیره

    NASDAQ-100، که شامل 100 شرکت "اقتصاد جدید" است که بر اساس صنعت گروه بندی شده اند.

    مجموعه ای کامل از شاخص های صنعتی برای اقتصاد ایالات متحده. شاخص های محاسبه شده توسط بزرگترین آژانس رتبه بندی استاندارد اند پورز (S&P) از محبوب ترین شاخص های جهان هستند که بیشتر آنها از اوایل دهه 40 محاسبه شده اند.

    استاندارد اند پورز 500 شناخته شده ترین شاخص برای ارزیابی اقتصاد ایالات متحده است که برای 500 شرکت آمریکایی با بیشترین سرمایه (400 شرکت صنعتی، 20 حمل و نقل، 40 شرکت آب و برق و 40 شرکت مالی) محاسبه شده است.

    استاندارد اند پورز 100 - شاخصی با ارزش سرمایه از 100 شرکت بزرگ (عمدتاً صنعتی) ایالات متحده که گزینه هایی برای آنها در بورس کالای شیکاگو وجود دارد.

    حدود 90 شاخص صنعت برای اقتصاد ایالات متحده؛

    شاخص های منطقه ای که بیشتر مناطق کره زمین را پوشش می دهد.

AT بریتانیای کبیرقدیمی ترین شاخص، Financial Times Industrial Ordinary Share Index یا به اختصار است FT-30(FTSE-30)، که توسط فایننشال تایمز در سال 1935 ایجاد شد. امروزه محبوب ترین FTSE-100 (Fotsie) است که شامل سهام 100 شرکت در زمینه های مختلف فعالیت می شود.

شاخص های فعالیت تجاری آلماندر بورس فرانکفورت محاسبه شد. اصلی است DAX30(با توجه به سهام 30 شرکت بزرگ). شاخص Xetra DAX بر اساس داده های جلسه الکترونیکی محاسبه می شود. همچنین شاخص های DAX100 و CDAX (برای 320 شرکت) وجود دارد.

اصلی فرانسویشاخص ها هستند CAC-40و CAC General که به ترتیب 40 و 250 شرکت بزرگ فرانسوی را فهرست می کنند.

شاخص ژاپنی Nikkei-225(Nikkei Dow Jones Average) با استفاده از روش داو جونز برای سهام 225 شرکت فهرست شده در بزرگترین پس از بورس نیویورک توکیو محاسبه می شود.

منتهی شدن آسیاییفهرست مطالب آویزان سنگمنتشر شده توسط بورس اوراق بهادار هنگ کنگ بر اساس قیمت سهام 33 شرکت.

شاخص TSE 300محاسبه شده در بورس اوراق بهادار تورنتو (کانادا)، شاخص IPC - در بورس اوراق بهادار مکزیک.

شاخص های بورس در روسیه

شاخص های سهام نیز در بازار سهام روسیه محاسبه و منتشر می شود. یکی از اولین ها (از 1 سپتامبر 1993) در بازار روسیه، شاخص های خبرگزاری بود. AK&M.

مهم ترین های بعدی بودند شاخص های RTS(سیستم تجاری روسیه). بورس اوراق بهادار RTS سه شاخص سهام را محاسبه و منتشر می کند:

  • شاخص RTS (اکنون Interfax-RTS، کد RTSI) از 1 سپتامبر 1995 محاسبه شده است.

    شاخص نقل قول های RTS فعلی.

    شاخص های فنی RTS، که برای تصمیم گیری در مورد تعلیق معاملات در بورس استفاده می شود.

مبادله ارز بین بانکی مسکو(MICEX) وزن با ارزش را محاسبه می کند شاخص MICEX، MICEX10 Index و MICEX Technical Composite Index. از سپتامبر 2002، MICEX و رویترز شروع به محاسبه شاخص مشترک کردند RMX(شاخص رویتر Mices)، که معاملات سهام موجود در لیست های نقل قول MICEX، TRS و MFB را در نظر می گیرد.

بورس اوراق بهادار مسکو (MFB) شاخص ترکیبی MSE را محاسبه می کند. بورس ارز سنت پترزبورگ (SPVB) شاخص ترکیبی SPVB را محاسبه می کند. بورس سن پترزبورگ از سال 1998 شاخص SPSI (شاخص سهام سن پترزبورگ) را محاسبه می کند. شاخص های آژانس مشاوره RosBusiness (RBK Composite Index)، انتشارات کومرسانت و شاخص DP-RUX که به طور مشترک توسط Delovoy Peterburg محاسبه شده است. روزنامه و آژانس RTS-Interfax Index.

5. مفهوم سبد سرمایه گذاری. بازده مورد انتظار و ریسک پرتفوی.

در فرآیند فعالیت سرمایه گذاری، سرمایه گذار به ناچار با وضعیت انتخاب اشیاء سرمایه گذاری با ویژگی های سرمایه گذاری متفاوت مواجه می شود تا به اهداف تعیین شده به حداکثر برسد. هنگام قرار دادن وجوه، اکثر سرمایه گذاران چندین هدف سرمایه گذاری را انتخاب می کنند، بنابراین مجموعه خاصی از آنها را تشکیل می دهند. انتخاب هدفمند چنین اشیایی یک فرآیند شکل گیری است سبد سرمایه گذاری

سبد سرمایه گذاری شرکت ها مجموعه ای از اشیاء سرمایه گذاری را می گویند که مطابق با اهداف خاص سرمایه گذار تشکیل شده است و به عنوان یک هدف جدایی ناپذیر مدیریت در نظر گرفته می شود. وظیفه اصلی سرمایه گذاری پرتفوی ایجاد شرایط بهینه سرمایه گذاری و در عین حال فراهم کردن سبد سرمایه گذاری با چنین ویژگی های سرمایه گذاری است که با قرار دادن وجوه در یک شی به دست نمی آید. در فرآیند تشکیل پورتفولیو با ترکیب دارایی های سرمایه گذاری، کیفیت سرمایه گذاری جدیدی حاصل می شود: سطح درآمد مورد نیاز برای سطح معینی از ریسک فراهم می شود.

هنگام تشکیل هر سبد سرمایه گذاری، سرمایه گذار آن را دنبال می کند اهداف:

    دستیابی به سطح معینی از سودآوری؛

    سود سرمایه؛

    به حداقل رساندن ریسک سرمایه گذاری؛

نقدینگی وجوه سرمایه گذاری شده در سطح قابل قبولی برای سرمایه گذار.

1.2. بازده مورد انتظار پرتفوی

پرتفوی تشکیل شده توسط سرمایه گذار از چندین اوراق بهادار تشکیل شده است که هر کدام بازده مورد انتظار خود را دارند. بازده مورد انتظار پرتفوی با فرمول تعیین می شود

بازده مورد انتظار پرتفوی کجاست، بازده است من- ام دارایی، - سهم دارایی در پرتفوی، با فرمول محاسبه می شود

هزینه کجاست من- دارایی، - ارزش پورتفولیو.

ریسک سبد سرمایه گذاری

معیارهای اساسی ریسک یک دارایی مالی، شاخص‌هایی مانند انحراف استاندارد (نوسان‌پذیری) و پراکندگی بازده آن است که میزان انتشار احتمالی بازده واقعی حول بازده متوسط ​​آن را نشان می‌دهد. این شاخص ها را می توان بر اساس آمار گذشته بازده دارایی تعیین کرد.

پراکندگی نشانگر پراکندگی مقادیر واقعی بازده سهام حول بازده متوسط ​​آن است و با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود:

با این حال، بعد واریانس، مربع بازگشت امنیت است. اگر فرمول بازده را به عنوان درصد در نظر بگیرد، و بعد واریانس، درصد مربع باشد، بنابراین همیشه استفاده از نشانگر چنین بعد راحت نیست. بنابراین ریشه از واریانس گرفته شده و انحراف معیار با فرمول زیر به دست می آید:

برخلاف بازده مورد انتظار سبد سرمایه گذاری، ریسک آن میانگین موزون انحراف استاندارد بازده اوراق بهادار موجود در آن نیست. این ناهماهنگی با واکنش های مختلف اوراق بهادار به تغییرات شرایط بازار همراه است که در نتیجه انحراف معیار بازدهی اوراق بهادار مختلف در برخی موارد یکدیگر را خنثی می کند که منجر به کاهش ریسک پرتفوی سرمایه گذاری می شود. . در این راستا، هنگام انتخاب اوراق بهادار در یک سبد سرمایه گذاری، مرسوم است که درجه ارتباط آنها را بر اساس مقادیر کوواریانس و ضریب همبستگی تعیین می کنند.

    مشکل مارکویتز مرز موثر

مدل پورتفولیوی مارکوویتز رویکردی مبتنی بر تحلیل میانگین‌های مورد انتظار و تغییرات متغیرهای تصادفی است. هدف از این تکنیک تشکیل سبد، انتخاب بهینه دارایی برای خرید، با در نظر گرفتن معیار ریسک / بازده تعیین شده است. این نظریه در دهه 1950 توسعه یافت. در قرن گذشته، با این حال، هنوز اساس مدل سازی نمونه کارها در جهان است.

ماهیت این مدل پرتفوی به حداقل رساندن خطرات احتمالی کاهش سپرده است. برای انجام این کار، بهینه سازی پرتفوی دارایی با بردار بازده و ماتریس کوواریانس محاسبه می شود. ویژگی اصلی نظریه مارکویتز، رسمیت احتمالی پیشنهادی او از مفاهیم ریسک و بازده است. به طور خاص، یک توزیع احتمال برای محاسبه نسبت ریسک به بازده استفاده می شود. بازده مورد انتظار پرتفوی به عنوان یک کل به عنوان میانگین توزیع بازده تعریف می شود. ریسک مورد انتظار یک سبد، انحراف استاندارد بازده احتمالی از ارزش مورد انتظار آن است.


نسبت ریسک/بازده نیز برای هر دارایی منفرد در پرتفوی محاسبه می شود. آنها معمولاً به عنوان معیاری برای انحراف احتمالی سودآوری، شرط جهش یا رکود اقتصادی را در نظر می گیرند.

به عنوان مثال، فرض کنید که یک شرکت خاص "آلفا" 100 روبل هزینه دارد. هر سهم برنامه ریزی شده است که این دارایی در طول سال در پرتفوی قرار گیرد. سپس، بازده آن را می توان به عنوان مجموع دو جزء - بازده فیزیکی مستقیم (رشد ارزش سهام) و بازده سود تقسیمی نشان داد. فرض کنید که انتظار ریاضی (یا ارزش متوسط) بازده سهام در 2 سال گذشته 10٪ بوده و سود سهام به ازای هر سهم 4 روبل است. - در نتیجه، بازده سود سهام 4 درصد در سال است. سپس بازده مورد انتظار سهام آلفا در پرتفوی 14 درصد در سال می باشد و در این صورت پراکندگی احتمالات بازده به صورت زیر خواهد بود:

این ارقام نشان می دهد که در صورت افزایش فعالیت های اقتصادی، احتمال 20% وجود دارد که سهام آلفا بازدهی سالانه 42% را به همراه داشته باشد. در شرایط کاهش فعالیت با احتمال 20 درصدی نیز انتظار می رود بازده سهام در محدوده 6- منفی باشد. و در نهایت، در یک محیط اقتصادی خنثی، انتظار ریاضی محاسبه شده اولیه بازدهی 14% با احتمال 60% وجود خواهد داشت. علاوه بر این، برای محاسبه کل بازده مورد انتظار، با در نظر گرفتن تمام احتمالات ممکن، از فرمول استفاده می شود:

E(r)=0.42*0.2+0.14*0.6+(-0.06)*0.2

هر چه انحراف معیار بازده سهام بیشتر باشد، شاخص نوسان قیمت آن بزرگتر است. دارایی های بدون ریسک (مانند اوراق قرضه خزانه داری با کوپن ثابت) دارای انحراف استاندارد 0 هستند.

علاوه بر این، از اصول اولیه تشکیل پرتفوی، نظریه مارکویتز تنوع سبد را به گونه‌ای پیشنهاد می‌کند که کمترین همبستگی دارایی‌ها را با در نظر گرفتن نسبت ریسک/بازده آن‌ها در آن لحاظ کند. بنابراین، انحراف استاندارد کلی پورتفولیو کاهش می‌یابد و شاخص ریسک/بازده کلی بر این اساس بهینه می‌شود.

به عنوان مثال، مدیران معمولاً سهام شرکت های نفت و گاز و شرکت های هواپیمایی را در کارنامه خود قرار می دهند. این شرکت ها بر اساس یک اصل - قیمت نفت - همبستگی معکوس دارند. با افزایش قیمت نفت، سهام شرکت های هواپیمایی رو به کاهش است، سهام شرکت های نفت و گاز برعکس در حال افزایش است. و بالعکس - وقتی قیمت نفت کاهش می یابد، شرکت های نفت و گاز سرمایه خود را از دست می دهند و خطوط هوایی سود می برند.

بنابراین، پرتفوی مارکویتز شامل دو اصل کلیدی است: نسبت بهینه ریسک / بازده و پرتفویی از دارایی‌های کمترین همبستگی. با توجه به اجرای نسبتاً ساده این اصول، چنین پورتفولیوی کاملاً قادر است نه تنها توسط یک مدیر حرفه ای در نرم افزارهای تخصصی، بلکه توسط یک سرمایه گذار تازه کار که تازه شروع به آشنایی با چنین سرمایه گذاری هایی می کند ساخته شود.

شایان ذکر است که علاوه بر نظریه مارکوویتز، مجموعه‌ای از اقتصاددان برجسته آمریکایی - جیمز توبین نیز وجود دارد. مدل قیمت گذاری دارایی او بیشتر به عنوان CAPM شناخته می شود. این مدل پرتفولیو در مقاله بعدی سری سرمایه گذاری پرتفوی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

اگر حل این مشکل را برای سطوح مختلف ریسک تکرار کنیم، مجموعه ای کامل از مقادیر بازده مورد انتظار پرتفوی بهینه را به دست خواهیم آورد. این داده‌ها به ما اجازه می‌دهند تا مرز مؤثر یا مرز مارکوتس را بسازیم. شکل 4 طرحی از این منحنی را نشان می دهد (12 امتیاز) و می بینید که حداقل سطح ریسک پرتفوی ما حدود 21 درصد است. در عین حال، بازده مورد انتظار حدود 27 درصد در سال است. با افزایش سطح ریسک، بازده نیز افزایش می یابد. جدول 4 پرتفوی نهایی را با سهام بهینه محاسبه شده مطابق با حداقل سطح ریسک 21 درصد نشان می دهد. این جدول همچنین بازده سالانه مورد انتظار هر سهم و بازده سهم مربوطه در پرتفوی را محاسبه می کند.

    مفروضات تئوری بازار سرمایه. خط بازار سرمایه (CML).

عدم تقارن اطلاعاتی

مفهوم اطلاعات نامتقارن ارتباط نزدیکی با مفهوم کارایی بازار سرمایه دارد. معنای آن این است که دسته های خاصی از افراد ممکن است اطلاعاتی داشته باشند که برای همه فعالان بازار به طور یکسان در دسترس نباشد.

زمانی که یک مدیر بیشتر از تحلیلگران و سرمایه گذارانی که آن شرکت را تماشا می کنند از چشم انداز شرکت خود بداند، اطلاعات نامتقارن

مدل آکرلوف

مشکل عدم تقارن اطلاعات به خوبی توسط مدل "بازار لیمو" آکرلوف نشان داده شده است.

آکرلوف پیشنهاد کرد که حداقل 2 نوع کالا در هر زمان در بازار به فروش می رسد: کیفیت بالا (هلو) و کیفیت پایین (لیمو)

3 حالت ممکن است: کامل بودن اطلاعات، تقارن اطلاعاتی و عدم تقارن اطلاعاتی

شرایط اولیه:

Q( پ)=Q( L)=100; دی=اس

پ( پ)=500 دلار، P( L)=$200

1. مورد کامل بودن اطلاعات ...

V(1)=Q( پ)*پ( پ)+Q( L)*پ( L)

V(1)=50000$+20000$=70000$

2. مورد تقارن اطلاعات…

پ( پ|L)=½*P( پ)+½*P( L)=$350,

V(2)=P( پ|L) * س

3. مورد عدم تقارن اطلاعاتی…

پ( پ|L)=½*P( پ)+½*P( L)=$350,

V(3)=P( پ|L) * س

ضرر مصرف کننده: 35000 تا 20000 دلار = 15000 دلار

مفهوم هزینه فرصت

یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت مالی مفهوم است هزینه فرصت ، یا هزینه فرصت های از دست رفته (هزینه فرصت) .

اتخاذ هر تصمیمی با ماهیت مالی در اکثریت قریب به اتفاق موارد با رد برخی گزینه های جایگزین همراه است.

نظریه پورتفولیو مارکوویتز

نتیجه گیری اصلی از نظریه پورتفولیومارکویتز این است که، به عنوان یک قاعده، ریسک کلی یک سرمایه گذار را می توان با ترکیب دارایی های مخاطره آمیز فردی در یک سبد کاهش داد.

قضیه MM

در یکی از مهمترین کارهای تئوری مدیریت مالی، فرانکو مودیلیانی و مرتون میلر به این نتیجه رسیدند که ارزش یک شرکت صرفاً به درآمدهای آتی آن (هم سطح و هم درجه ریسک آنها) بستگی دارد و نه به نسبت بین بدهی و حقوق صاحبان سهام. سرمایه

این نتیجه گیری بر اساس فرضیه بازار سرمایه ایده آل شامل مالیات صفر است.

مودیلیانی و میلر به مشکل تأثیر احتمالی استفاده از سرمایه بدهی بر ارزش شرکت توجه کردند.

ارزش بازار شرکت به ساختار سرمایه بستگی ندارد و با سرمایه گذاری سود قبل از مالیات و بهره به نرخ تعیین می شود. r ک , مطابق با کلاس سودآوری آن است.

میانگین قیمت سرمایه برای هر شرکتی، با یا بدون استفاده از سرمایه استقراضی، کاملاً مستقل از ساختار سرمایه خود است و با نرخ سرمایه گذاری جریان های نقدی یک شرکت مستقل مالی در طبقه سودآوری تعیین می شود. ک .

نظریه سازش

با در نظر گرفتن مالیات شرکت هارابطه مستقیمی بین قیمت سهام شرکت و استفاده شرکت از سرمایه استقراضی نشان داده شد. طبق این نسخه از مدل مودیلیانی-میلر، شرکت ها باید تقریباً 100٪ از طریق وام تأمین مالی شوند.

این نظریه اصلاح شده درک بهتری از تأثیر عوامل مختلف بر فرآیند شکل‌گیری ساختار سرمایه بهینه شرکت را امکان‌پذیر می‌سازد.

سیاست تقسیم سود مودیلیانی-میلر

برای بازارهای سرمایه ایده آل، مودیلیانی و میلر نیز این را ثابت کردند سیاست تقسیم سودبر ارزش شرکت تأثیر نمی گذارد.

برای پرداخت 1 دلار دیگر به عنوان سود سهام، 1 دلار از سهام جدید باید فروخته شود، بنابراین ارزش فعلی سود سهام پرداخت شده به سهامداران سابق 1 دلار کاهش می یابد.

خط بازار سرمایه (خط بازار سرمایه، CML) یک نمایش گرافیکی از تمام ترکیبات ممکن از یک نمونه کار است که از دارایی بدون ریسک و سبد بازار به طور کلی، بازگشت مورد انتظار از جمله نمونه کارها (ک سی) را می توان به صورت زیر نشان داد:

k C = y * k M + (1-y) * k RF

جایی که yسهم دارایی های ریسکی است که ساختار پرتفوی بازار را در پرتفوی c تکرار می کند.

(1)سهم دارایی بدون ریسک در پرتفوی c است.

ک مبازده مورد انتظار در پرتفوی بازار M است.

ک RFنرخ بهره بدون ریسک .

در این شرایط، سرمایه‌گذار تنها با استفاده از وجوه خود، می‌تواند پرتفویی با بازدهی بیش از بازار تشکیل دهد. ک م). با این حال، استفاده قدرت نفوذ ، یعنی افزایش تامین مالی بدهی به شما امکان می دهد تعداد دارایی های پرخطر (دارایی هایی که پرتفوی بازار را تشکیل می دهند) افزایش دهید و در نتیجه بازده مورد انتظار آن را افزایش دهید. یعنی پرتفوی ها در خط بازار سرمایه قرار دارند که بازده و ریسک مورد انتظار آن می تواند به میزان قابل توجهی از بازار سرمایه فراتر رود.

معادله خط بازار سرمایه CML

نمودار خطی CMLبا معادله زیر توصیف می شود:

جایی که ک جآیا بازده مورد انتظار پرتفوی اوراق بهادار c;

σ ج - انحراف معیار نمونه کارها ج;

σ مانحراف استاندارد پرتفوی بازار M است.

شیب خط بازار سرمایه CML به نسبت شارپ بستگی دارد ( انگلیسی نسبت پاداش به متغیر، RVR):

بر این اساس، هر چه مقدار این ضریب بیشتر باشد، حق بیمه برای ریسک اضافی متحمل شده باید بیشتر باشد.

مثال

فرض کنید که نرخ بهره بدون ریسک فعلی 5 درصد، بازده مورد انتظار پرتفوی بازار 14 درصد و انحراف استاندارد آن 7 درصد است. در این حالت معادله خط بازار سرمایه به صورت زیر خواهد بود:

ک ج = 5% + σ ج *(14%-5%)/7% یا

ک ج = 1.2857σ ج +5

تمام پرتفوی هایی که با استفاده از وجوه قرض گرفته شده تشکیل شده اند، بازدهی بالاتر از انتظار بازار خواهند داشت، اما در عین حال با سطح ریسک بالاتری مشخص می شوند. فرض کنید دو سرمایه گذار دو پرتفوی تشکیل داده اند:

    پرتفوی A بدون استفاده از وجوه قرض گرفته شده با انحراف استاندارد σ A = 3%;

    پرتفوی B با استفاده از وجوه قرض گرفته شده با انحراف معیار σ B = 12%.

با جایگزینی این مقادیر در معادله خط بازار سرمایه، بازده مورد انتظار 8.86% برای پرتفوی A و 20.4% برای پرتفوی B بدست می آید.

k A \u003d 1.2857 * 3 + 5 \u003d 8.86٪

k B \u003d 1.2857 * 12 + 12 \u003d 20.4٪

این مثال رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار یک پورتفولیو را نشان می‌دهد و همچنین محاسبه می‌کند که چه سطحی از بازده به‌اندازه کافی ریسک اضافی را جبران می‌کند.

مشکلات در کاربرد

مفهوم خط بازار سرمایه دارای همان معایبی است که مدل ارزش گذاری دارایی های سرمایه ای CAPM و مفهوم آن خطوط بازار اوراق بهادار SML زیرا مبتنی بر نقاط شروع مشابه است. ( ادامه مطلباینجا )


این فرض که همه شرکت‌کنندگان به اطلاعات دسترسی یکسانی دارند، در بازارهای واقعی که با درجه مطلقی از کارایی مشخص نمی‌شوند، صادق نیست.

    همه سرمایه گذاران منطقی عمل می کنند و تمایلی به ریسک ندارند - این فرض نیز در عمل صادق نیست.

    انحراف معیار معیار کاملی از ریسک است. با این حال، انواع دیگری از ریسک در بازارهای واقعی وجود دارد، مانند ریسک تورم ریسک سرمایه گذاری مجدد، ریسک ارزی و غیره.

عوامل ذکر شده در بالا منجر به این واقعیت می شود که در بازار واقعی خط بازار سرمایه مبهم خواهد بود، زیرا برای هر سرمایه گذار یا گروهی از سرمایه گذاران کمی متفاوت خواهد بود.

بیایید الگوهای کلی را که منعکس کننده رابطه بین ریسک پذیرفته شده و بازده مورد انتظار در فعالیت سرمایه گذار هستند برجسته کنیم:

- سرمایه گذاری های پرریسک تر تمایل به بازده بالاتر دارند.

- با افزایش درآمد، احتمال دریافت آن کاهش می یابد، در حالی که می توان حداقل درآمد تضمینی مشخصی را با ریسک کم یا بدون ریسک به دست آورد.

به یاد بیاورید که سبد سرمایه گذاریاوراق بهادار - مجموعه ای از اوراق بهادار متعلق به یک شخص حقیقی یا حقوقی یا اشخاص حقیقی یا حقوقی بر اساس مشارکت سهام، که به عنوان یک موضوع جدایی ناپذیر مدیریت عمل می کند. این می تواند شامل هر دو ابزار از یک نوع (به عنوان مثال، سهام یا اوراق قرضه) و دارایی های مختلف باشد: اوراق بهادار، ابزارهای مالی مشتقه، املاک و مستغلات.

هدف اصلی تشکیل پورتفولیو دستیابی به سطح مورد نیاز بازده مورد انتظار با سطح کمتری از ریسک مورد انتظار است. این هدف اولاً با تنوع بخشیدن به سبد، یعنی با توزیع وجوه سرمایه گذار بین دارایی های مختلف («همه تخم های خود را در یک سبد قرار ندهید») و ثانیاً با انتخاب دقیق ابزارهای مالی محقق می شود.

توجه داشته باشید!

تئوری و عمل مدرن نشان می دهد که تنوع بهینه با یک سبد از 8 تا 20 نوع مختلف اوراق بهادار حاصل می شود. افزایش بیشتر در ترکیب پرتفوی نامناسب است، زیرا اثر تنوع بیش از حد وجود دارد که می تواند منجر به نتایج منفی زیر شود:

- عدم امکان مدیریت پورتفولیو با کیفیت بالا؛

- خرید اوراق بهادار ناکافی قابل اعتماد، سودآور و نقدشونده؛

- هزینه های بالای جستجوی اوراق بهادار (هزینه های تجزیه و تحلیل اولیه و غیره)؛

- هزینه های بالا برای خرید تعداد زیادی اوراق بهادار و غیره.

هزینه‌های مدیریت یک پرتفوی بیش از حد متنوع نتیجه مطلوبی را به همراه نخواهد داشت، زیرا احتمال افزایش بازده پرتفوی با سرعت بیشتری نسبت به هزینه‌های تنوع بیش از حد وجود ندارد.

تشکیل و مدیریت سبد اوراق بهادار حوزه فعالیت متخصصان است و سبد ایجاد شده محصولی است که می تواند به صورت جزئی (فروش سهام در پرتفوی برای هر سرمایه گذار) و یا به طور کلی (در زمانی که مدیر برای مدیریت سبد اوراق بهادار مشتری زحمت می کشد). مانند هر کالایی، مجموعه ای از املاک سرمایه گذاری خاص ممکن است در بازار سهام مورد تقاضا باشد.

توجه داشته باشید

انواع مختلفی از پرتفوی وجود دارد و هر دارنده خاص به استراتژی سرمایه گذاری خود پایبند است. بسته به نسبت سودآوری و ریسک، نوع پرتفوی تعیین می شود. در عین حال، یک ویژگی مهم در طبقه بندی یک سبد این است که چگونه و از چه منبعی دریافت شده است: به دلیل افزایش ارزش بازار یک اوراق بهادار یا به دلیل پرداخت های جاری - سود سهام، بهره.

بسته به منبع درآمد، سبد اوراق بهادار می تواند پرتفوی رشد یا پرتفوی درآمد باشد.

سبد رشد از سهام شرکت هایی تشکیل می شود که ارزش بازار آنها در حال رشد است. هدف پرتفوی افزایش ارزش سرمایه همراه با دریافت سود سهام است. انواع مختلفی از پرتفوی رشد وجود دارد.

پرتفوی رشد تهاجمیبا هدف به حداکثر رساندن سود سرمایه این شامل سهام شرکت های جوان با رشد سریع می شود. سرمایه گذاری در سهام بسیار پر ریسک است، اما می تواند بالاترین بازده را به همراه داشته باشد.

پورتفولیوی رشد محافظه کارانهکمترین ریسک، شامل سهام شرکت های بزرگ است. ترکیب پورتفولیو برای مدت طولانی با هدف حفظ سرمایه پایدار است.

پرتفوی رشد متوسطویژگی های سرمایه گذاری پرتفوی های رشد تهاجمی و محافظه کارانه را ترکیب می کند. همراه با اوراق بهادار قابل اعتماد، این شامل ابزارهای سهام پرریسک نیز می شود. در عین حال، میانگین سود سرمایه و درجه متوسطی از ریسک سرمایه گذاری تضمین می شود. این پرتفوی محبوب ترین در بین سرمایه گذاران ریسک گریز است.

پرتفوی درآمد بر کسب درآمد جاری بالا - پرداخت سود و سود متمرکز است. همچنین چندین نوع پورتفولیو وجود دارد:

- پورتفولیوی درآمد منظم - از اوراق بهادار بسیار قابل اعتماد تشکیل شده است و درآمد متوسط ​​با حداقل ریسک را به ارمغان می آورد.

- پرتفوی اوراق بهادار درآمدی - متشکل از اوراق قرضه پربازده شرکت ها، اوراق بهاداری که درآمد بالایی با سطح ریسک متوسط ​​به همراه دارند.

پرتفوی رشد و درآمد به منظور جلوگیری از ضرر در بازار سهام هم از کاهش ارزش بازار و هم از کاهش پرداخت سود سهام تشکیل می شود.

هنگام تدوین استراتژی سرمایه گذاری، باید وضعیت بازار اوراق بهادار را در نظر گرفت و به طور مداوم سبد سرمایه گذاری را ارزیابی کرد، اوراق بهادار پربازده را به موقع خریداری کرد و در سریع ترین زمان ممکن از شر دارایی های کم بازده خلاص شد. بنابراین، تلاش برای پوشش کل تنوع پورتفولیوهای موجود ضروری نیست، فقط باید اصول تشکیل آنها را مشخص کرد.

بنابراین ارزیابی سبد سرمایه گذاری معیار اصلی اتخاذ تصمیمات استراتژیک در مورد خرید یا فروش اوراق بهادار است.

بازده پرتفویی از اوراق بهادار

سبد اوراق بهادار مجموعه ای از اوراق بهادار مختلف است که بازده آن را می توان با فرمول زیر تعیین کرد:

بازده پورتفولیو = (ارزش اوراق بهادار در زمان محاسبه - ارزش اوراق بهادار در زمان خرید) / ارزش اوراق بهادار در زمان خرید.

مثال 1

دو پرتفوی جایگزین A و B وجود دارد که 100 هزار روبل در آنها سرمایه گذاری می شود. یک سال بعد، ارزش نمونه کارها A 108 هزار روبل بود، نمونه کارها B - 120 هزار روبل. بر این اساس، بازده پرتفوی A 0.08 یا 8٪ در سال ((108 هزار روبل - 100 هزار روبل) / 100 هزار روبل) و سبد B - 20٪ در سال خواهد بود.

بازده مورد انتظار یک پرتفوی به عنوان میانگین وزنی مقادیر مورد انتظار بازده اوراق بهادار موجود در پرتفوی درک می شود. در این حالت، "وزن" هر اوراق بهادار با مقدار نسبی پولی که سرمایه گذار برای خرید این اوراق هدایت می کند، تعیین می شود. بازده مورد انتظار سبد سرمایه گذاری عبارت است از:

نمونه کارها R، % = R 1 × W 1 + R 2 × W 2 + ... + R n × W n،

که در آن R n بازده مورد انتظار سهم i است.

W n سهم iامین سهام در پرتفوی است.

مثال 2

فرض کنید پرتفوی از دو سهم A و B تشکیل شده است که بازدهی آنها به ترتیب 10 و 20 درصد در سال است (جدول 1).

جدول 1. بازده سبد اوراق بهادار

به عنوان مثال، بازده نمونه کار اول خواهد بود: R نمونه کارها 1 \u003d 0.1 × 0.8 + 0.2 × 0.2 \u003d 0.12، یعنی 12%.

اندازه گیری ریسک پرتفوی

همه شرکت کنندگان در بازار سهام در شرایط اطمینان ناقص فعالیت می کنند. بر این اساس، نتیجه تقریباً هر معاملات خرید و فروش اوراق بهادار را نمی توان به طور دقیق پیش بینی کرد، یعنی معاملات در معرض خطر هستند. به طور کلی، ریسک به احتمال وقوع یک رویداد اشاره دارد. ارزیابی ریسک به معنای برآورد احتمال وقوع یک رویداد است. ریسک پرتفوی نه تنها با ریسک فردی هر یک از اوراق بهادار پرتفوی توضیح داده می شود، بلکه با این واقعیت نیز توضیح داده می شود که این خطر وجود دارد که تغییرات در بازده سالانه مشاهده شده یک سهم بر تغییر در بازده سایر سهام موجود در آن تأثیر بگذارد. سبد سرمایه گذاری

کل ریسک پرتفوی شامل ریسک سیستماتیک (غیر تنوع پذیر/بازار/غیر اختصاصی) و همچنین ریسک غیرسیستماتیک (تنوع پذیر/غیر بازاری/خاص) است. ریسک بازار ناشی از عوامل مشترکی است که بر همه دارایی ها تأثیر می گذارد. تغییرات در شاخص هایی مانند تولید ناخالص داخلی، تورم، سطح نرخ بهره و همچنین سطح متوسط ​​سود شرکت ها در اقتصاد، قوی ترین تأثیر را بر ریسک سیستماتیک دارند. ریسک غیر بازاری با ویژگی های فردی یک دارایی خاص مرتبط است. این خطر را می توان از طریق تنوع کاهش داد.

توجه داشته باشید

در بازارهای توسعه یافته، برای از بین بردن ریسک خاص، کافی است یک سبد دارایی های 30-40 تشکیل دهید. در بازارهای نوظهور به دلیل نوسانات زیاد بازار، این رقم باید بیشتر باشد.

برای تعیین ریسک پرتفوی اوراق بهادار، ابتدا لازم است میزان رابطه و جهت تغییر در بازده دو دارایی مشخص شود. به عنوان مثال، اگر قیمت یک اوراق بهادار افزایش یابد، نرخ اوراق بهادار دیگر افزایش می‌یابد و بالعکس، حرکات قیمت چند جهتی یا کاملاً مستقل از یکدیگر است. برای تعیین رابطه بین اوراق بهادار از شاخص هایی مانند کوواریانس و ضریب همبستگی استفاده می شود.

کوواریانس- تغییر مشترک وابسته به دو یا چند ویژگی فرآیند اقتصادی. کوواریانس برای اندازه گیری درجه نوسانات مشترک دو اوراق بهادار مانند سهام استفاده می شود.

شاخص کوواریانس با فرمول تعیین می شود:

Сov ij = ∑ (R بازده سهام i - R میانگین بازده سهام i) × (R بازده سهام j - R میانگین بازده سهام j) / n - 1،

که در آن n تعداد دوره هایی است که سودآوری سهام i و j برای آنها محاسبه شده است.

مثال 3

بیایید مقدار کوواریانس دو اوراق بهادار A و B را در جدول تعیین کنیم. 2 داده های مربوط به بازده اوراق بهادار را نشان می دهد.

جدول 2. بازده اوراق بهادار A و B

بازده A

بازده B

R متوسط ​​بازده سهام

R متوسط ​​بازده سهام iام = 0.1 + 0.16 + 0.14 + 0.17 / 4 = 0.1425 یا 14.25%.

Сov ij \u003d ((0.1 - 0.1425) × (0.12 - 0.1475) + (0.16 - 0.1425) × (0.18 - 0.1475) + (0.14 - 0.1425) × (0.14 - 0.1425) × (0.14 - 0.14 - 0) × (0.14 - 0.14 - 0) 0.15 - 0.1475)) / 4 = 0.0004562.

بیایید بررسی کنیم که چگونه ضرایب همبستگی (Cor) موجود در سبد اوراق بهادار بر ریسک پرتفوی تأثیر می گذارد.

توجه داشته باشید

همبستگی یک اصطلاح ریاضی برای رابطه سیستماتیک و شرطی بین دو مجموعه داده است.

در بازار سهام مرسوم است که همبستگی (وابستگی متقابل) سهام، یا سهام و شاخص های مختلف را در نظر می گیرند. اعتقاد بر این است که سهام روسیه بسیار همبسته هستند، یعنی در یک نقطه زمانی خاص، همه سهام در یک جهت حرکت می کنند. ضریب همبستگی از -1 تا +1 متغیر است. مقدار مثبت ضریب نشان می دهد که با تغییر شرایط بازار بازده دارایی ها در یک جهت تغییر می کند و مقدار منفی نشان می دهد که بازده دارایی ها در جهت مخالف تغییر می کند. در مقدار صفر ضریب، هیچ ارتباطی بین بازده دارایی وجود ندارد.

شاخص همبستگی با فرمول تعیین می شود:

Сor = Сov ij / (δ i × δ j)،

جایی که Сov ij کوواریانس بازده سهام i ام و j است.

δ i - انحراف استاندارد بازده سهم i.

δj انحراف استاندارد بازده سهام j است.

واریانس انحراف معیار مربع است که با استفاده از فرمول محاسبه می شود:

δ 2 = ∑ (بازده سهم R - میانگین بازده سهم R) 2 / n - 1.

بنابراین انحراف معیار جذر واریانس است.

به طور کلی با استفاده از داده های همبستگی می توان به نتایج زیر دست یافت:

1) هرچه ضریب همبستگی سهام در پرتفوی کمتر باشد، ریسک پرتفوی کمتر است، بنابراین، هنگام تشکیل سبد، سهام با کمترین همبستگی باید در آن گنجانده شود.

2) اگر ضریب همبستگی سهام در پرتفوی 1+ باشد، ریسک پرتفوی به طور میانگین محاسبه می شود.

3) اگر ضریب همبستگی سهام در پرتفوی کمتر از 1+ باشد، ریسک پرتفوی کاهش می یابد.

4) اگر ضریب همبستگی سهام در پرتفوی -1 باشد، می توانید یک سبد بدون ریسک بدست آورید.

توجه داشته باشید

اصل تشکیل سبد اوراق بهادار که در آن کاهش ریسک با گنجاندن تعداد زیادی سهام مختلف در پرتفوی حاصل می شود، تنوع نامیده می شود. هری مارکویتز را پایه گذار این نظریه می دانند. در سال 1952، اقتصاددان آمریکایی G. Markowitz (برنده آینده جایزه نوبل اقتصاد (1990)) اثری اساسی منتشر کرد که هنوز اساس رویکرد سرمایه گذاری از دیدگاه نظریه مدرن تشکیل پورتفولیو است. تنوع مارکوویتز- این یک استراتژی برای کاهش ریسک تا حد امکان و در عین حال حفظ سطح مورد نیاز سودآوری است. این شامل انتخاب دارایی هایی است که بازده آنها کمترین همبستگی ممکن را داشته باشد.

طبق تئوری G. Markowitz، سرمایه گذار هنگام توجیه پرتفوی باید بر اساس بازده مورد انتظار و انحراف استاندارد هدایت شود. شهود نقش تعیین کننده ای در این امر دارد. بازده مورد انتظار به عنوان معیاری از پاداش بالقوه مرتبط با یک پرتفوی خاص و انحراف استاندارد به عنوان معیاری از ریسک مرتبط با آن سبد در نظر گرفته می شود. این فرض مهم را ایجاد می کند که، تحت همه شرایط دیگر، سرمایه گذار بازده بالا را ترجیح می دهد اگر دو پرتفوی با انحرافات استاندارد یکسان داده شود. اگر سرمایه گذار مجبور باشد بین پرتفوی هایی که بازده مورد انتظار یکسانی دارند یکی را انتخاب کند، در این صورت پرتفویی با حداقل ریسک ترجیح داده می شود، یعنی در واقع کسب درآمد بیشتر با حداقل انحراف ممکن.

نظریه مارکوویتز گام بزرگی به سوی ایجاد مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (CAPM) بود. مدل ارزش گذاری دارایی ها رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار دارایی ها را توصیف می کند. رابطه بین ریسک و بازده با توجه به مدل ارزیابی دارایی بلند مدت به شرح زیر است:

D \u003d D b / r + β × (D r - D b / r)،

که در آن D نرخ بازده مورد انتظار است.

D b / r - نرخ بدون ریسک (درآمد)؛

D r - سودآوری بازار به عنوان یک کل؛

β ضریب است بتا

ایده اصلی CAPM این است که سرمایه گذاران باید 2 نوع غرامت دریافت کنند: برای زمان (ارزش زمانی پول) و برای ریسک. ارزش زمانی پول با نرخ بدون ریسک نشان داده می شود و غرامت سرمایه گذار برای قرار دادن پول در هر سرمایه گذاری برای یک دوره زمانی معین است.

توجه داشته باشید!

درآمد بدون ریسک معمولاً با نرخ اوراق قرضه دولتی اندازه‌گیری می‌شود، زیرا این نرخ‌ها تقریباً بدون ریسک هستند. در غرب درآمد بدون ریسک تقریباً 4-5 درصد است در حالی که در کشور ما 7-10 درصد است. بازده کل بازار، نرخ بازدهی شاخص آن بازار است. به عنوان مثال، در ایالات متحده، شاخص S&P 500، و در روسیه، شاخص RTS.

باقیمانده فرمول جبران ریسک اضافی است که توسط سرمایه گذار انجام می شود. در اینجا، معیار ریسک، ضریب بتا است، که بازده دارایی را با بازده بازار برای دوره، و همچنین با حق بیمه بازار مقایسه می‌کند.

ضریب بتابا فرمول تعیین می شود:

β = Сor x × δ x / δ

یا β = Cov x / δ 2،

که در آن Сrх همبستگی بین بازده اوراق بهادار x و سطح متوسط ​​بازده اوراق بهادار در بازار است.

Cov x کوواریانس بین بازده اوراق بهادار x و میانگین بازده اوراق بهادار در بازار است.

δ x انحراف استاندارد بازده در یک اوراق بهادار خاص است.

δ انحراف استاندارد بازده در کل بازار اوراق بهادار است.

سطح ریسک اوراق بهادار منفرد بر اساس مقادیر زیر تعیین می شود:

β = 1 - سطح متوسط ​​ریسک.

β > 1 - سطح بالای خطر؛

β < 1 — низкий уровень риска.

سهام با بتای بزرگ (β> 1) تهاجمی نامیده می شود، با بتا پایین (β< 1) — защитными. Например, агрессивными являются акции компаний, чьи доходы существенно зависят от конъюнктуры рынка. Когда экономика на подъеме, агрессивные акции приносят большие прибыли. Например, акции автомобилестроительных компаний являются агрессивными. Инвесторы, ожидающие подъема экономики, покупают агрессивные акции, обеспечивающие больший уровень доходности в условиях растущего рынка, чем защитные. Акции компаний, чья прибыль в меньшей степени зависит от состояния рынка, являются защитными (например, акции компаний коммунальной сферы). Доходы таких компаний сокращаются в меньшей степени в условиях экономического спада. Поэтому использование защитных акций в периоды кризисов позволяет инвестору извлечь большую прибыль в сравнении с агрессивными акциями.

برای یک سبد اوراق بهادار، β به عنوان میانگین وزنی β محاسبه می شود - ضریب انواع سرمایه گذاری های جداگانه که در پرتفوی گنجانده شده است، جایی که سهم آنها در پرتفوی به عنوان وزن در نظر گرفته می شود. بنابراین، هرچه پرتفوی بدون مهار بیشتر باشد، شاخص β بیشتر خواهد بود، و در نتیجه، درآمد باید بیشتر باشد و بالعکس.

بنابراین، مدل CAPM یک مستقیم را نشان می دهد رابطه بین ریسک اوراق بهادار و بازگشت آن, که به آن اجازه می دهد بازدهی منصفانه ای را نسبت به ریسک موجود نشان دهد و بالعکس.

مثال 4

اجازه دهید مقدار ضریب β را برای امنیت A تعیین کنیم. در جدول. 3 داده های مربوط به بازده اوراق بهادار و کل بازار را برای 9 سال نشان می دهد.

جدول 3. بازده اوراق بهادار A و B

سودآوری سهام A, (R n , %)

بازده بازار (R, %)

بازده متوسط ​​R

پراکندگی بازده بازار:

بازار δ 2 = ((5 - 6.7) 2 + (-4 - 6.7) 2 + (2 - - 6.7) 2 + (4 - 6.7) 2 + (9 - 6.7) 2 + (7 - 6.7) 2 + ( 12 - 6.7) 2 + (14 - 6.7) 2 + (15 - 6.7) 2) / 9 - 1 = 44.5.

ضریب کوواریانس نمونه بازده سهام و بازار:

Cov = ((3 - 4.8)(5 - 6.7) + (-2 - 4.8)(-4 - 6.7) + (-1 - 4.8)(-2 - 6.7) + (2 - 4.8)(4 - 6.7) + (6 - 4.8) (9 - 6.7) + (5 - 4.8) (7 - 6.7) + (8 - 4.8) (12 - 6.7) + (10 - 4.8) (14 - 6.7) + (12 - 4.8) (15 - 6.7)) / 9 - 1 = 31.42 .

ضریب β برای امنیت A:

β = 31.42 / 44.5 = 0.706.

نتیجه به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که اگر در سال آینده بازده بازار 1٪ رشد کند، سرمایه‌گذار حق دارد انتظار افزایش بازده سهم را به طور متوسط ​​0.706٪ داشته باشد.

بنابراین مجموع اوراق بهادار مختلف که در اختیار سرمایه گذار است، سبد اوراق بهادار را تشکیل می دهد که هدف از تشکیل آن، ارائه ترکیبی بهینه از سودآوری (سودآوری)، قابلیت اطمینان و نقدشوندگی اوراق است. و نظارت مستمر و ارزیابی ریسک پرتفوی اوراق بهادار به سرمایه گذار اجازه می دهد تا سودآوری سرمایه گذاری ها را افزایش دهد.

خطا: